كريمي مشاور بيمه

مشاور شركت بيمه پارسيان

هيوا مسيح

۲۵ بازديد ۰ نظر

مهرباني زني است

كه در تظاهرات خيابان شهيد شد

مهرباني مردي است

كه در ازدحام جهان گم شد

اين تلخ ترين شعري است

كه نخواهم سرود هرگز.


سيد رضا علوي

۲۵ بازديد ۰ نظر

گنجشك ها

ارزن ها را از آسمان برچيده اند

صبح است.


محمد سوري

۲۵ بازديد ۰ نظر

يادش بخير!

تلفن هاي عمومي

چقدر دير دوزاري شان مي افتاد

حالا ...

همراهم اصلاً نمي فهمد

از دست دادن ناگهاني تو يعني چه؟

فقط به فكر شارژ شدن لحظه هاي خودش است.


صديقه مرادزاده

۲۵ بازديد ۰ نظر

چشم هايم

قلبم

شانه هايم

دست هايم

زانوانم

چقدر شهر براي ويران شدن دارد

سرزميني كه تو

فرمانروايش بودي.


حسين غلامي خواه

۲۸ بازديد ۰ نظر

جغد شده اي

بر خانۀ هر كه مي نشيني

به كشتنش مي دهي

آزادي!


رضا كاظمي

۲۴ بازديد ۰ نظر

چقدر تنهاست

شاعري كه عاشقانه هاش

دست به دست مي روند

به دست تو اما ...

نمي رسند.


وحيد عمراني

۲۵ بازديد ۰ نظر
بر دار متولد مي شوي

و زير پا مي افتي

اي فرش هزار رنگ!

انسان يكرنگ اما 

در زير پا متولد مي شود

و بر دار مي ميرد و مي رهد

اين است تفاوت

از فرش تا عرش.


ساره دستاران

۲۵ بازديد ۰ نظر

كفش هايمان

هنوز كنار هم بودند

كه راهمان از هم جدا شد.


سابير هاكا

۲۶ بازديد ۰ نظر

هميشه دوست داشتم

ساعت ها در ارتفاعي بالاتر از شهر بايستم

و در انبوه ساختمان ها

دنبال خانهٔ كسي بگردم

كه دوستش دارم 

براي همين كارگر شدم.


عليرضا روشن

۲۸ بازديد ۰ نظر

جاي لب هايت

سيگار مي گذارم

جاي خودم

سيگار را آتش مي زنم.