كريمي مشاور بيمه

مشاور شركت بيمه پارسيان

محمد باغبان پور

۲۶ بازديد ۰ نظر

باران ...

براي بوسيدن زمين

خودكشي مي كند.


قيصر امين پور

۲۵ بازديد ۰ نظر

ناگهان ديدم سرم آتش گرفت

سوختم خاكسترم آتش گرفت

چشم وا كردم سكوتم آب شد

چشم بستم بسترم آتش گرفت

در زدم كس اين قفس را وا نكرد

پر زدم بال و پرم آتش گرفت

از سرم خواب زمستاني پريد

آب در چشم ترم آتش گرفت

حرفي از نام تو آمد بر زبان

دست هايم دفترم آتش گرفت


سيف فرغاني

۲۶ بازديد ۰ نظر

شب نيست كه از غمت دلم جوش نكرد

وز بهر تو زهرِ اندُهي نوش نكرد

اي جانِ جهان هيچ نياوردي ياد

آن را كه تو را هيچ فراموش نكرد


سيروس نوذري

۲۸ بازديد ۰ نظر
اگر نمي گريست

چگونه مي دانستم

كه ماه نيست؟!


رضا كاظمي

۲۵ بازديد ۰ نظر

ما هيچ وقت به هم نمي رسيم

هميشه سوزنباني هست

كه به وقت رسيدنمان

خط ها را عوض كند.


ياسمن صفري

۲۶ بازديد ۰ نظر
خودمانيم ...

يلدا هم دختر لجبازيست!

هر چه التماس كردم

باز هم كوتاه نيامد

و يك دقيقه

به نبودنت اضافه كرد!


زين العابدين خسروي بابادي

۲۶ بازديد ۰ نظر

تكان نخورده اند

پس از زلزله

ستاره ها.


ابوسعيد ابوالخير

۲۶ بازديد ۰ نظر

شيرين دهني كه از لبش جان مي ريخت

كفرش ز سر زلف پريشان مي ريخت

گر شيخ به كفر زلف او پي بردي

خاك سيهي بر سر ايمان مي ريخت


وحيد عمراني

۲۷ بازديد ۰ نظر

ما سوخته ايم از ازل در تب دوست

مانند شهاب شعله ور در شب دوست

تلخي جهان به كام ما شيرين است

تا نُقل شراب ماست قند لب دوست


فيضي ناگوري

۲۶ بازديد ۰ نظر

محراب سجود خويشتن بايد بود

معراج صعود خويشتن بايد بود

بر گرد حريم خويشتن بايد گشت

معمار وجود خويشتن بايد بود