كريمي مشاور بيمه

مشاور شركت بيمه پارسيان

افشين صالحي

۳۱ بازديد ۰ نظر

يادت باشد

به خوابم كه آمدي

بيدارم كني ببوسمت.


وحيد عمراني

۳۲ بازديد ۰ نظر

در جهنم دنيا گرفتارم

تنها دلخوشي ام به اين است كه

شب ها ...

زير پاي مادرم مي خوابم.


ريچارد رايت

۳۲ بازديد ۰ نظر

پس از جلسه اي

كه در باغِ سرِ نبش برگزار شد

برگ ها پراكنده شدند.


ايرج زبردست

۳۳ بازديد ۰ نظر

پاييز ، درخت ، باد ، بي برگ و بري

شب ، صاعقه ، مِه ، پرنده و دربدري

كابوس چنان است كه در باغِ زمان

هر شاخه به دستِ خويش دارد تبري


عليرضا روشن

۳۱ بازديد ۰ نظر

باران را نگاه مي كنم

شايد تو ديده باشي اش

و حسرت مي خورم.


ابوسعيد ابوالخير

۳۳ بازديد ۰ نظر

آتش به دو دست خويش بر خرمن خويش

چون خود زده ام چه نالم از دشمن خويش؟

كس دشمن من نيست ، منم دشمن خويش

اي واي من و دست من و دامنِ خويش


مهدي بهروزي

۳۱ بازديد ۰ نظر

در آبي چشم تو نهنگي خواب است

يك جعبه پر از مداد رنگي خواب است

هر شب پي بوسيدن تو بر قله

در جنگل قلب من پلنگي خواب است


پرهام سركشيكي

۳۳ بازديد ۰ نظر
مي خواهد خورشيد نقاشي كند

و زير پايش

حوضي آبي

با ماهي هاي سرخ

اما بيچاره

مدادِ سياه.


شعله كرماني

۳۰ بازديد ۰ نظر

دعا مي خوانم اما مست مستم!

مسلمانم ولي بت مي پرستم!

اگر با شيخ روزي ايستادم

شبي هم شد كه با ساقي نشستم

به ناداني اگر روزي يكي جام

به حرف زاهد بدبين شكستم

هزاران رشتۀ تسبيح را هم

عليرغم همان زاهد گسستم

نه تنها هيچكس نشناخت من را

كه من هم مات و حيرانم كه هستم؟!


سيد حسن حسيني

۳۲ بازديد ۰ نظر

صهباي سحر جام مرا مي خواند

صحراي خطر گام مرا مي خواند

وقت خوش رفتن است هان گوش كنيد

از عرش كسي نام مرا مي خواند