كريمي مشاور بيمه

مشاور شركت بيمه پارسيان

آرش عليزاده

۲۶ بازديد ۰ نظر
وقتي سكوت دهكده فرياد مي شود

تاريخ از انحصارِ تو آزاد مي شود

تاريخ يك كتاب قديميست كه در آن

از زخم هاي كهنۀ من ياد مي شود

از من گرفت دختر خان هر چه داشتم

تا كي به اهل دهكده بيداد مي شود؟

خاتون به رودخانۀ قصرت سري بزن

موسي دل من است كه نوزاد مي شود

با اين غزل به مُلك سليمان رسيده ام

اين مردِ خسته همسفر باد مي شود

اي ابروان وحشي تو لشكر مغول

پس كي دل خراب من آباد مي شود؟

در تو هزار مزرعه خشخاش تازه است

آدم به چشم هاي تو معتاد مي شود

با تشكر از هلياي عزيز براي فرستادن اين غزل.

آدرس: http://baharaneman.mihanblog.com/


سنايي غزنوي

۲۶ بازديد ۰ نظر

عشقا تو در آتشي نهادي ما را

درهاي بلا همه گشادي ما را

صبرا به تو در گريختم تا چه كني

تو نيز به دست هجر دادي ما را


وحيد عمراني

۲۷ بازديد ۰ نظر
امشب شب عشق است و شبي مهتابي

ديوانگي و سركشي و بي تابي

اشكي به زلال چشمه و حالي خوش

همپاي ستاره هاي شب بي خوابي

همراه و هم آشيانه تا مقصد صبح

با يك غم سرخ ، داغ دردي آبي

فرصت چه كم است و راه دريا در پيش

بايد كه بريد از عالم مردابي

با عشق تو تا بام فلك راهي نيست

امشب شب عشق است و شبي مهتابي


ليلا كردبچه

۲۶ بازديد ۰ نظر

عادت كرده ايم

آنقدر كه يادمان رفته است شب

مثل سياهي موهايمان ناگهان مي پرد

و يك روز آنقدر صبح مي شود

كه براي بيدار شدن

دير است.


حسن رضايي

۲۵ بازديد ۰ نظر
سرگردانند

در انديشه هاي باد

برگ هاي زرد پاييزي.


سيد رضا علوي

۲۷ بازديد ۰ نظر

باران ...

چيزي بر شيشه مي نويسد

شاعر ...

چيزي بر كاغذ.


اميلي ديكنسون

۲۷ بازديد ۰ نظر

فضا در انزواست

دريا در انزواست

مرگ در انزوا

ليك اينان همه در جمع اند

در برابر آن حريم ژرف تر

آن خلوت قطبي

كه روح بر خود روا داشته است

بي نهايت متناهي.


مرجانه جعفريان

۲۵ بازديد ۰ نظر

پايمالم مي كني

مثل سيگارت كه ...

آنچنان گرم

لبانت را بوسه مي داد.


زهرا بسي خاسته

۲۷ بازديد ۰ نظر

باران به عشق دريا

از آسمان بريد و ...

دريا به عشق باران

ابري در آسمان شد.


قيصر امين پور

۲۸ بازديد ۰ نظر

نه چندان بزرگم

كه كوچك بيابم خود را

نه آنقدر كوچك

كه خود را بزرگ ...

گريز از ميانمايگي

آرزويي بزرگ است؟