كريمي مشاور بيمه

مشاور شركت بيمه پارسيان

نيكي فيروزكوهي

۲۵ بازديد ۰ نظر

برهوتِ بي كسي

يعني همين جا

جايي كه من ايستاده ام

جايي كه شما ايستاده ايد

يعني كشمكش بين مرزِ نبودن و خواهشِ بودن

تنهايي؛

يعني تخت خواب هاي خسته

يعني خودت در آغوش خودت

با يك بال شكسته

بايد دست برداريم از انتظار

از حسرتِ جاده ها

از چشم هاي هميشه به راه

از فكر رفته هايي كه باز نمي گردند

در سرزميني كه هر طرفش خورشيدي غروب مي كند

هيچ فردايي

تكرار مي كنم

هيچ فردايي

روزِ موعود نيست.


آناهيتا كيان

۲۶ بازديد ۰ نظر

"او رفت"

و اين خود ،

شعر بلندي ست.


ستاره چگينيان

۲۵ بازديد ۰ نظر

نمي دانم

خودم تمام شده ام

يا تو؟

كه پريان الهامم

بر سر سطرهاي خالي

ضجه مي زنند

در واقع

من همان كهنه ماهيگيري هستم

كه سعي دارد

شعر روشنت را

صيد كند

اما ديگر از آسمان

ماهي

نمي چكد!


رسول يونان

۲۴ بازديد ۰ نظر

چگونه تو را فراموش كنم؟

اگر تو را فراموش كنم

بايد سال هايي را نيز كه با تو بوده ام

فراموش كنم

دريا را فراموش كنم

و كافه هاي غروب را

باران را

اسب ها را و جاده ها را

بايد

دنيا را

زندگي را

و خودم را نيز فراموش كنم

تو با همه چيز درآميخته اي.


علي جان نثاري

۲۵ بازديد ۰ نظر

معتاد شده ام

به مخدري ...

به نام تو

ترك كه نه ،

مرگ را انتخاب مي كنم!


مژده خدامي

۲۶ بازديد ۰ نظر

من بهترم و نيست ملالي تو چطور؟

چشمي بزنم گذشته سالي تو چطور؟

تنها نشدم هنوز، گنجشك و درخت

مي پرسد از اين حقير حالي تو چطور؟

از ياد نرفته ام و همبسترم است

گل هاي قشنگ سرخ قالي تو چطور؟

اوضاع خلاصه كاملاً امروزيست

بي دغدغه، روبه راه، عالي، تو چطور؟


مرجان رياحي

۲۵ بازديد ۰ نظر

عشق ،

بي پروا مي وزد

و خوب مي دانم

جهان ،

هرگز ،

مصون نخواهد ماند از عشق.


شمس لنگرودي

۲۴ بازديد ۰ نظر

دست هاي تو

تصميم بود

بايد مي گرفتم و دور مي شدم.


زكيه خوشخو

۲۵ بازديد ۰ نظر

علت مرگم را

در جعبۀ سياهِ دلِ او

جستجو كنيد!


سعيد محسني

۲۷ بازديد ۰ نظر

اي آدم!

اي عاشق!

حوا بود كه سيب را خورد

تو را

اين تبعيد

جزا به عاشقي دادند

ما را به چه؟!