كريمي مشاور بيمه

مشاور شركت بيمه پارسيان

محمدرضا صالحي

۲۸ بازديد ۰ نظر

بگذار بگويند ديوانه ام

پاي آمدن تو در ميان باشد،

ضريح كه هيچ

به اين درخت چنار هم

دخيل مي بندم.


ريچارد رايت

۲۶ بازديد ۰ نظر

رود شُر شُر كنان

مي گذرد از ميان سايه هاي نوازشگرِ

بيد مجنون.


سيد رضا علوي

۲۷ بازديد ۰ نظر

قُمري ها

پنج صبح پشت پنجره

اندكي عشق، اندكي غريزه.


كيوان پارسا

۲۶ بازديد ۰ نظر

بر ساحل زندگي

قدم مي زنيم و ...

رد پايمان را

آب مي برد.


عليرضا روشن

۲۶ بازديد ۰ نظر

ما آب را ...

براي گريستن

نوشيده ايم.


نصرت رحماني

۲۶ بازديد ۰ نظر

ستاره مي جهيد از آسمان ها

جدال باد بود و بادبان ها

به روي ماسه ها باقي نهاديم

دو جاي پيكر و بس داستان ها


اصغر واقدي

۲۷ بازديد ۰ نظر

تو دريا بودي و من زورقي خُرد

به هر جا خواست امواجت مرا برد

دلم پاروزن بيچاره اي بود

كه در آغوش طوفانت شبي مرد


حميد مصدق

۲۶ بازديد ۰ نظر

تمام مزرعه از خوشه هاي گندم پُر

و هيچ دستِ تمنا

دريغ سنبله ها را درو نخواهد كرد

دروگران ، همه پيش از دِرو

دِرو شده اند.


گروس عبدالملكيان

۲۷ بازديد ۰ نظر

باد كه مي آيد

خاكِ نشسته بر صندلي بلند مي شود

مي چرخد در اتاق

دراز مي كشد كنار زن ،

فكر مي كند

به روزهايي كه لب داشت.


خيام نيشابوري

۲۵ بازديد ۰ نظر

اي آنكه زمانه مي كند غمناكت

ناگه برود ز تن روان پاكت

بر سبزه بشين و خوش بِزي روزي چند

زان پيش كه سبزه اي دمد از خاكت