كريمي مشاور بيمه

مشاور شركت بيمه پارسيان

شمس لنگرودي

۲۷ بازديد ۰ نظر
سروي بودم

زير سايه ام نشستند

خوردند و خفتند

بيدار شدند و ...

مرا بريدند.


سيد حسن حسيني

۲۷ بازديد ۰ نظر
شاعري خرما را

با خدا قافيه كرد

تاجران رحم به حالش كردند

ناقدان شاعر سالش كردند!


سيروس نوذري

۲۸ بازديد ۰ نظر
يادگار مادر،

قبض آب و برق

و چند اسكناس زير قالي.


سيد رضا علوي

۲۶ بازديد ۰ نظر
چار چشمي،

بهتر از چوپان،

گله را مي پايد گرگ.


ماساوكا شيكي

۲۶ بازديد ۰ نظر
مي انديشم،

اين آخرين سال من است!

مي خورم اين خرمالو را.


جواد نوروزي

۲۶ بازديد ۰ نظر

معصوم نشسته فتنه ها در پشتند / آرامش لحظه هاي من را كشتند

آب است به زير كاه اين جادوها / چشمان تو آتشكدۀ زرتشتند!


مهدي اخوان ثالث

۲۷ بازديد ۰ نظر

گر زرّي و گر سيم زراندودي باش / گر بحري و گر نهري و گر رودي باش

در اين قفس شوم چه طاووس چه بوم / چون ره ابديست هر كجا بودي باش


روشن رامي

۲۶ بازديد ۰ نظر
باران

با چه زباني سخن مي گويد

كه هر گياه

سراپا گوش است؟!


جليل صفربيگي

۲۷ بازديد ۰ نظر

بر نيمكت شكسته اي در باران / در دست تو چتر بسته اي در باران

باران باران باران باران باران / تنها تنها نشسته اي در باران


ميرزا ابوالقاسم معروف به مير فندرسكي

۲۸ بازديد ۰ نظر

كافر شده ام به دست پيغمبر عشق / جنت چه كنم؟ جان من و آذر عشق

شرمندۀ عشق و روزگارم كه شدم / درد دل روزگار و درد سر عشق