كريمي مشاور بيمه

مشاور شركت بيمه پارسيان

صدرالدين انصاري زاده

۲۷ بازديد ۰ نظر
ما با آينه ها دوئل مي كنيم

با هفت تيرهاي خالي

آينه ها با ما دوئل مي كنند

با هفت تيرهاي پُر.


حميد مصدق

۲۷ بازديد ۰ نظر

دانم در اين زمانه كه كارندگان باد

حتي

فرصت نمي كنند كه توفان درو كنند

كارندگان باد

از ياد مي روند

گر چه اميد هستي جاويدشان به دل

با باد مي روند.


ليلا كردبچه

۲۷ بازديد ۰ نظر
عادت كرده ايم

آنقدر كه يادمان رفته است

شب مثل سياهي موهايمان مي پرد

و يك روز آنقدر صبح مي شود

كه براي بيدار شدن دير است.


فاضل نظري

۲۷ بازديد ۰ نظر

همين عقلي كه با سنگ حقيقت خانه مي سازد

زماني از حقيقت هاي ما افسانه مي سازد

 

سر مغرور من! با ميل دل بايد كنار آمد

كه عاقل آن كسي باشد كه با ديوانه مي سازد

 

مرنج از بيش و كم چشم از شراب اين و آن بردار

كه اين ساقي به قدر تشنگي پيمانه مي سازد

 

مپرس از من چرا در پيلۀ مهر تو محبوسم

كه عشق از پيله هاي مرده هم پروانه مي سازد

 

به من گفت: اي بيابان گرد غربت! كيستي؟ گفتم:

پرستويي كه هر جا مي نشيند لانه مي سازد

 

مگو شرط دوام دوستي دوري است باور كن

همين يك اشتباه از آشنا بيگانه مي سازد


مهرداد نصرتي

۲۷ بازديد ۰ نظر

دريا نخواهم شد

گفتند دريا شو تمام آسمان در توست

دريا نخواهم شد مگر تو آسمان باشي.


رسول ادهمي

۲۶ بازديد ۰ نظر

به هر كه گفتم دوستت دارم

رفت

من در كاهش جمعيت اين شهر

دخيلم.


حمزه كريم تباح فر

۲۸ بازديد ۰ نظر

براي دوستي آمده اي

اما ...

پرچم گيسوانت

سياه تر از آن است

كه صلحمان بشود!


كامران رسول زاده

۲۸ بازديد ۰ نظر

تو را

به تمام زبان هاي دنيا

دوست داشته ام

و اين به زبان خودمان يعني؛

تو دوستم نداشتي.


وحيد عمراني

۲۸ بازديد ۰ نظر

عقربه ...

اسمي است با مسمّي

كه هر حركت كوچكش

نيشي است زهرآگين

بر قامت كوتاه عمر.


گروس عبدالملكيان

۲۵ بازديد ۰ نظر

از بيداري فرار مي كني به خواب

مي بيني

جاي دستبند بر بيداريت درد مي كند

جاي لب هاي خالي بر پيشانيت

جايت در زندگي درد مي كند

زخم است ...

زخم را بايد خاراند

پوستش را كند

پوست را بايد كند

انداخت روي مبل

كه خانه زيبا شود.