كريمي مشاور بيمه

مشاور شركت بيمه پارسيان

صابر سعدي پور

۳۲ بازديد ۰ نظر

پدرم

برشكار بود

آرزو داشت

با انگشتانش ذكر بگويد.


مهدي فرجي

۳۰ بازديد ۰ نظر

دل تو سنگ به قدر شكستن من نيست

تو پارۀ تنمي، پارۀ من آهن نيست

 

بپرس بعد تو خاموشي غريبم را

از آن چراغ، كه در خانه هست و روشن نيست

 

دلت خوش است كه من زنده زنده مي سوزم

ولي رها شدن از عاشقي به مردن نيست

 

چقدر سنگ زدند و به خود قبولاندم

كه ضرب دست تو پشت سر فلاخن نيست

 

چقدر حرف براي تو دارم و هر بار

در آب و تاب تماشا توان گفتن نيست

 

چه دردناك و غم آلود اينكه مي داني

به هر دري بزني نيمۀ تو اين زن نيست


سيد علي صالحي

۳۲ بازديد ۰ نظر

كسي از غيبت پنهان ستاره

به دريا نمي رسد

ما سكوت سخت اين همه راه را

به دندان شكسته ايم

پس تو ...

تنفس ناتمام من

كي؟

كي پروانه خواهي شد؟


حميدرضا شكارسري

۲۹ بازديد ۰ نظر

چه فروتن!

باد

هر سو كه پرچم ها بخواهند.


ايرج زبردست

۲۹ بازديد ۰ نظر

هر واژه زني دچار شايد باشد

يك وسعت در حصار شايد باشد

هر واژه اتاقي از جهان تنهاتر

هر واژه طناب دار شايد باشد


فاضل نظري

۳۲ بازديد ۰ نظر

خانۀ قلبم خراب از يكّه تازي هاي توست

عشق بازي كن كه وقت عشق بازي هاي توست

 

چشم خون، حال پريشان، قلب غمگين، جان مست

كودكم! دستم پر از اسباب بازي هاي توست

 

تا دل مشتاق من محتاج عاشق بودن است

دلبري كردن يكي از بي نيازي هاي توست

 

قصۀ شيرين نيفتاده است هرگز اتفاق

هر چه هست اي عشق از افسانه سازي هاي توست

 

ميهمان خسته اي داري در آغوشش بگير

امشب اي آتش شب مهمان نوازي هاي توست


عليرضا روشن

۳۱ بازديد ۰ نظر

منم

سنگريزه اي

كه از صعود تو

سقوط مي كند.


وحيد عمراني

۳۰ بازديد ۰ نظر

محكومم به تو

چنانكه ماهي به آب

سپيده به آفتاب.


شهاب حسن وند

۳۰ بازديد ۰ نظر
تو را مي شكنم

به جرم آنكه

بت پرستيدن ممنوع است.


اشكان ملك پور

۳۳ بازديد ۰ نظر

در كودكانه هاي جهان

كه خورشيد توپكي ست

به بازي

در مدار دست هايشان

گاليله را به فنجاني چاي مهمان خواهم كرد

پيش از آنكه

خورشيد كوتولۀ سفيد شود

و كودكان، پاپ.