ديدي دوباره روي دلم پا گذاشتي
اين مرد را نيامده تنها گذاشتي!
مانند كوچه اي كه مسير عبور توست
در من قدم زدي و مرا جا گذاشتي
ماهي شدم كه غرق تو باشم ولي مرا
با تنگ در مقابل دريا گذاشتي
هر كار كرده ام من و تو ما شود، نشد
يك خط فاصله وسطه مـ ــ ـا گذاشتي
گاهي دلم خوش است مرا مثل شوكران
شايد براي روز مبادا گذاشتي
در را اگر چه پشت سرت بسته اي ولي
شكر خـــدا كه پنجره را وا گذاشتي