كريمي مشاور بيمه

مشاور شركت بيمه پارسيان

سيروس نيرو

۲۸ بازديد ۰ نظر

دزد از بامي به بامي مي گريخت

تير گشتي

لامپ را

در شب كوچه شكست

دزد با خود گفت:

پس خدايي هست.


بكتاش آبتين

۳۰ بازديد ۰ نظر

از زخم‌هاي بزرگ

خط كوچكي باقي مي‌ماند

و از چشم‌هاي تو

چه بگويم!

خاطرهٔ آرنج‌هاي تو

بر تخت من گود افتاده.


جليل صفربيگي

۲۶ بازديد ۰ نظر

بد جور به هم ريخته و ترسيده

مادر كه دوباره خواب شومي ديده

از بهت و سكوت پدرم مي ترسم

ما گاو نداريم ولي زاييده


تسودا كي يو كو

۲۶ بازديد ۰ نظر

گرد يك درياچه
سپيده دم را انتظار مي كشند
هم شكارچي و هم مرغابي.


صفورا يال وردي

۲۶ بازديد ۰ نظر

شب سرديست دلم ديدهٔ تر مي خواهد

دل ِ آشفته من از تو خبر مي خواهد

 

قهوه و شعر و خيال تو و اين باد خنك

باز لبخند بزن قهوه شكر مي خواهد

 

امشب آبستنم از تو غزلي شورانگيز

باخبر باش كه اين طفل پدر مي خواهد

 

غارتم كرده اي و خنده كنان مي گويي

صيد دل از كف يك سنگ هنر مي خواهد

 

ترس در جام دلم ريخت، در اين راه اگر

يادم آمد سفر عشق جگر مي خواهد


بيژن جلالي

۲۶ بازديد ۰ نظر

كلمات را دود

يا آتش مي خواهم

و آنها را به باد مي سپارم

و سپس در عشق آنها

مي گريم.


خليل الله خليلي

۲۷ بازديد ۰ نظر

تا بر لب من آه شرر باري هست

بر ساز شكستهٔ دلم تاري هست

درهاي اميد را اگر بربستند

تا مرگ بود رخنهٔ ديواري هست


اليسا واحدي

۲۵ بازديد ۰ نظر

چشمانم به شيوۀ باران

چشمانت به شيوۀ زمين

چقدر اين عاشقانه مي چسبد.


عباس كيارستمي

۲۷ بازديد ۰ نظر

همراه با باد

يك برگ پاييزي

از باختران

تا خاوران.


محمد سوري

۲۷ بازديد ۰ نظر

براي ماهي

زندگي مثل آب خوردن است.