كريمي مشاور بيمه

مشاور شركت بيمه پارسيان

بيژن جلالي

۲۶ بازديد ۰ نظر
نگفتن...

گاه چه شاعرانه است.


فرانك زارع پور

۲۶ بازديد ۰ نظر
تنها نبود،

آنكه تنها مي گريست.


محمد زهري

۲۷ بازديد ۰ نظر
دستي است

بالاي دست شب؛

دست سپيد صبح.


حضرت مولانا جلال الدين بلخي

۲۷ بازديد ۰ نظر

عشق آمد و شد چو خونم اندر رگ و پوست / تا كرد مرا تهي و پر كرد ز دوست

اجزاي وجودم همگي دوست گرفت / ناميست ز من بر من و باقي همه اوست


بهرام محمودي

۲۶ بازديد ۰ نظر

در پاكي عشق من مردد شد و رفت / او تابع «هر چه پيش آيد...» شد و رفت

گفتم مگر از نعش دلم - آخ دلم - / از روي جنازۀ دلم رد شد و رفت


محمدرضا شفيعي كدكني

۲۷ بازديد ۰ نظر

گه ملحد و گه دهري و كافر باشد / گه دشمن خلق و فتنه پرور باشد

بايد بچشد عذاب تنهايي را / مردي كه ز عصر خود فراتر باشد


سيروس نوذري

۲۶ بازديد ۰ نظر
از كدام پنجره مي رسد بهار؟

از همان ...

كه بسته اي!


كورش كوپي

۲۶ بازديد ۰ نظر

جمعي همه سردرگم اين بازارند / عمريست دچار روزۀ شك دارند

تا بوده به دنبال كليدند همه / جايي كه تمام دربها ديوارند!


نازنين راستگو

۲۷ بازديد ۰ نظر
بهتر است

كبوتري پيدا كنم...

وقتي

هيچ وقت

در دسترس نيستي.


سيد مهدي موسوي

۲۸ بازديد ۰ نظر

يك سمت تويي و عشق: مرگي ساده / يك سمت جهان به قتل من آماده!

مي ترسم مثل بچه گنجشكي كه / در دست دو بچۀ شرور افتاده