كريمي مشاور بيمه

مشاور شركت بيمه پارسيان

محمد مهدي سيار

۲۶ بازديد ۰ نظر

اي دل تو كه مستي - چه بنوشي چه ننوشي-
با هر ميٍ نا پخته نبينم كه بجوشي




عبدالجبار كاكايي

۲۷ بازديد ۰ نظر

نقش ِكاشياي نقاشي شدي

سنگ ِمسجداي بي نام ونشون

عطر ِسجاده ي نخ نماي من

شمع ِسقا خونه هاي اين واون

 

تو كجايي كه فرشته ها ميگن

من اگه توبه كنم مياي پيشم

پر كن آغوشمُ از عطر ِتنت

من از اين فاصله عاشق نميشم




ابوسعيد ابوالخير

۲۸ بازديد ۰ نظر


گفتي كه گُنه كُني به دوزخ بَرَمَت

اين را به كسي گو كه تو را نشناسد 




فاطمه سليمان پور

۳۰ بازديد ۰ نظر

در شهر ما اين نيست راه و رسم دلداري
بايد بدانم تا كجاها دوستم داري

موسي نباش اما عصا بردار و راهي شو
تا كي تو بايد دست روي دست بگذاري

 بيزارم از اين پا و آن پا كردنت اي عشق
يا نوشدارو باش، يا زخمي بزن كاري

 من دختري از نسل چنگيزم كه عاشق شد
خو كرده با آداب و تشريفات درباري

 هركس نگاهت كرد، چشمش را درآوردم
شد قصه آقا محمد خان قاجاري

آسوده باش از اين قفس بيرون نخواهم رفت
حتي اگر در را برايم باز بگذاري

 چون شعر آن را از سرم بيرون نخواهم كرد
بايد براي چادرم حرمت نگه داري

تو مي رسي روزي كه ديگر دير خواهد شد
آن روز مجبوري كه از من چشم برداري




محمد مهدي سيار

۲۶ بازديد ۰ نظر

چه بگويم؟ نگفته هم پيداست
غم اين دل مگر يكي و دو تاست؟

به همم ريخته ست گيسويي
به همم ريخته ست مدتهاست

هم به هم ريخته ست هم موزون
اختيارات شاعري خداست

در كش و قوس بوسه و پرهيز
كارمان كار ساحل و درياست

نيست مستور آن كه بد مست است
چشم تو اين ميانه استثناست

خاطرت جمع من پريشانم
من حواسم هنوز پرت هواست

از پريشاني اش پشيمان نيست
دل شيداي ما از آن دلهاست!

هر كجا ميروي دلم با توست
هر كجا ميروم غمت آنجاست

عشق سوغات باغهاي بهشت
عشق ميراث آدم و حواست




حسين جنتي

۲۶ بازديد ۰ نظر


گذشت خوبيَم از حد، به شك دچار شدند

به احترام، كمي خَم شدم، سوار شدند




حسين زحمتكش

۲۷ بازديد ۰ نظر

حالم بد است مثل گدايي كه سالهاست

چشمش گرفته دخترِ يك پادشاه را




حامد عسكري

۲۶ بازديد ۰ نظر

رعيت زاده بودم دخترش را خان نداد و من

هزاران زخمِ كهنه داشتم اين زخم هم رويش




حسين جنتي

۲۶ بازديد ۰ نظر

اگر كه زَهره نداري نيا برادرِ من

وبالِ گردنمان ميشوند ترسوها




حامد عسكري

۲۶ بازديد ۰ نظر


با لبي تشنه و بي بِسمِل و چاقويي كُند

ما كه رفتيم ولي رسمِ مسلماني نيست