به نظر شما
در طول تاريخ تمدن بشري
چه عواملي باعث شد
كه اكثر حاكمان گمان كنند
آنها ارباب هستند
وَ
مردم رعيت؟؟؟
به نظر شما
در طول تاريخ تمدن بشري
چه عواملي باعث شد
كه اكثر حاكمان گمان كنند
آنها ارباب هستند
وَ
مردم رعيت؟؟؟
«كلاغها»
خدايا
وقتي كه دشت سرد است و
در روستاهاي درمانده،
در طبيعت بيگل،
صداي ناقوسِ نماز،
خاموش؛
كلاغهاي گرانقدرِ دلانگيز را فرمان بده
كه از آسمان فرود آيند.
قشونِ غريبِ بادِ سرد با فريادهاي سهمگين
به لانههايتان هجوم ميآورد.
شما! بر فراز رودهاي بلندِ زرد در جادههاي كهنِ آهكي روي گودالها،
روي حفرهها پراكنده شويد
و باز،
گردِ همآييد.
بر فراز دشت فرانسه آن جا كه مردگانِ پريروز خفتهاند، گردِ خود بچرخيد مگر زمستان نيست؟
در دستههاي بيشمار بچرخيد،
تا هر رهگذر بيانديشد باز.
تكليف را تو به ياد آور!
اي پرندهي سياه محزون.
اما سرورِ آسمانها!
تو كه از بلندترين شاخههاي بلوط، بالاتري!
اي دكلِ گمشده در شب مسحور!
در قعر جنگلهاي درهم تنيده در علفزار،
آنجا كه از شكستِ بيفرجام،
گريزي نيست،
ماندگان را از چكاوكهاي ماه مه، بينصيب نگذار!
آرتور رمبو
برگردان از سارا سميعي
من از كوه
از ابر
از اين دره
آبستنام
ببين!
باد در پيراهنام مي وزد
اگر همون اعتمادي كه من به سگ ها و گربه هاي خونگي دارم به دوست صميمم داشتم,
خيلي راحت
27 ميليون تومن پول رو از دست ميدادم
اما چون اعتماد نكردم,
تنها دوست صميمم رو از دست دادم
نميدونم معامله ي خوبي كردم يا نه!!؟؟
به راستي
اگر شما جاي من بوديد چه كار ميكرديد؟؟؟
به خدا قسم
تنها چيزي كه برام مهمه بدونم آخرش چي ميشه,
زندگيه پس از مرگه
خيلي زياد كنجكاوم بدونم بعد از مُردنم
چه اتفاقي برام ميفته
بلاخره كي درست ميگه
چي ميشه
آن جام طرب شكار بر دستم نه
وان ساغر چون نگار بر دستم نه
آن ميكه چو زنجير بپيچد بر خود
ديوانه شدم بيار بر دستم نه
گر همچو من افتادهٔ اين دام شوي
اي بس كه خراب باده و جام شوي
ما عاشق و رند و مست و عالم سوزيم
با ما منشين اگر نه بدنام شوي
فاصلتو با انسانها رعايت كن
تا
تمركز كافي , براي فعاليت هاي روزانه داشته باشي.
فرزندزمين
در سنبلش آويختم از روي نياز
گفتم من سودازده را كار بساز
گفتا كه لبم بگير و زلفم بگذار
در عيش , خوشآويز نه در عمر دراز
اي دوست دل از جفاي دشمن دركش
با روي نكو شراب روشن دركش
با اهل هنر گوي گريبان بگشاي
وز نااهلان تمام دامن دركش