كريمي مشاور بيمه

مشاور شركت بيمه پارسيان

شعر:آري اينچنين بود برادر/ابوالقاسم كريمي

۲۷ بازديد ۰ نظر

شاخه ها را

از ساقه ها جدا كرديم

چُنان كه با زمين بيگانه شديم

 

وَ از قلب تپنده ي خاك

ريشه را بركَنديم

تا جايي ,

براي مُردن بنا كنيم

 

حال

خلاصه ي تمدن

تقديسِ كشتار است و

بردگي

 

«آري,

اينچنين بود برادر»

كهدر«گهواره ي تكرار

تاريخ را

نوشتيم»

 

پيش از اين

پيامبران گفته بودند

«آدمي,

رنج را , زندگي خواهد كرد».

 

ابوالقاسم كريمي 1/خرداد/1398


چه چيزي باعث شد مردم ايران اعتقادات مذهبي خود را از دست بدهند؟

۲۸ بازديد ۰ نظر

به نظر من: يكي از مهم ترين دلايلي كه باعث شد مردم ايران تا حدود زيادي اعتقادات مذهبي خود را از دست بدهند  اين بود كه « نماز ميخواندند و دعا مي كردند تا معجزه رخ بدهد » و چون معجزه رخ نميداد ايمان سست مي شد.

 

البته در اين زمينه عالمان ديني بسيار تقصير كار هستند چون مردم را به سمت معامله كردن با خدا, دعوت ميكردند.

 

به نظر من دنيايي كه پروردگار ساخته از قانون,قواعد و نظم و ترتيب برخوردار است و قرار نيست به وسيله ي دعا كردن يا نماز خواندن، اين قوانين برهم بخورد.

 

ما حق نداشتيم وَ نداريم به خاطر معجزه دعا كنيم ما بايد براي آرامش درون به عبادت بپردازيم.

 

فرزندزمين


من رنج ميكشم پس هستم!!!

۳۴ بازديد ۰ نظر

به نظر من:

 

دنيا نه هدف است و نه وسيله اي براي رسيدن به هدف, دنيا يك جاده است كه ما در آن قدم بر ميداريم بي آنكه بفهميم دقيقا چرا به جهان آمده ايم   و قبلا كجا بوده ايم حتي مشخص نيست پس از اين  جهان به كجا مي رويم, و آنقدر ناآگاهي ما بر دانش ما پيشي گرفته   است كه براي هيچكس  روش نيست آيا واقعا خدا وجود دارد يا خير...

 

دلايلي كه تا به امروز براي اثبات وجود خدا بيان شده ميتواند دليلي براي عدم وجود خدا قلمداد شود و البته بر عكس اين موضوع هم صدق ميكند...

 

ما ميتوانيم وجود خدا را باور داشته باشيم اما نميتوانيم وجود خدا را اثابت كنيم ما ميتوانيم به وجود خدا باور نداشته باشيم اما نميتوانيم عدم وجود خدا را اثابت كنيم...

 

آيا ماجراي فكرد كردن به ماوراء الطبيعه و متافيزيك كافي نيست؟؟؟

 

آنچه پيداست اين است كه انسان در رنج زندگي ميكند و تنها موجودي بر روي زمين است كه ميتواند برنامه ريزي كند و قدرت پيشگيري دارد...

 

بياييم توانايي هاي خود را كشف كنيم و خود را بشناسيم

 

ما سازنده ي دنيا نيستيم اما در آن مدتي زندگي ميكنيم همانند مستعجري كه  در خانه ي اجازه اي سكونت دارد.

 

انسان خود مسير زندگي اش را مي سازد و كسي از قبل براي ما تصميم نگرفته است وَ اين يعني آزادي 

 

ما  رنج ميكشيم پس هستيم و بايد تلاش كنيم چون انسانيم.

 

فرزندزمين


شعر بيمار/ابوالقاسم كريمي

۲۷ بازديد ۰ نظر
كسي جز آدم بيمار و خسته

نميفهمد چرا قلبم شكسته

لب خندان من را برده دنيا

به جايش اخم بد شكلي نشسته

 

11/فروردين/1398


شعر شب آمد/ابوالقاسم كريمي

۲۹ بازديد ۰ نظر
شب آمد خانه ها خاكستري شد

دل ما خوش به سال ديگري شد

ولي كاري از ايمان بر نيامد

رفاقت مُرد و شادي بستري شد

 

 

12/فروردين/1398


شعر گرگ گرسنه/ابوالقاسم كريمي

۲۸ بازديد ۰ نظر
به دريا دل زدي رفتي از اينجا

شد آغوش تو شعر و خواب و رويا

ولي مانند يك گرگ گرسنه

شده مردي كه له كردي دلش را

 

 

11/فروردين/1398


شعر دور از خود خواهي/ابوالقاسم كريمي

۲۸ بازديد ۰ نظر
بهار و خوبي و عشق و قشنگي

ندارد ارزشي در قلب سنگي

بيا در زندگي مانند باران

دور از خودخواهي باشيم و دو رنگي

 

9/فروردين/1398


شعر صياد/ابوالقاسم كريمي

۲۹ بازديد ۰ نظر
تو يه صياد شادي يه پرنده

وَ غم دَندون حيووني درنده

تو اين دشت ِ پر از شادي و غصه

فقط عشقه در اين بازي برنده

 

10/فروردين/1398


شعر كار خوبان/ابوالقاسم كريمي

۲۸ بازديد ۰ نظر
بياييم كار خوبان را پسنديم

در باغ محبت را نبنديم

اگر شادي براي ما مهمه

به سوزِ ساز مشكل ها بخنديم

 

10/فروردين/1398


شعر شك/ابوالقاسم كريمي

۲۴ بازديد ۰ نظر
در خانه ي شك اگر چه تنها هستم

از جنس مردم شكيبا هستم

بايد بدانم از كجا آمده ام

يا در طلب چه كاري اينجا هستم

 

 

7/فروردين 1398