ايمان علف هرز گلستان غم است
حتا به رياكاري خود معترفند
آنان كه همه وجودشان از عدم است
8/فروردين/1398
ايمان علف هرز گلستان غم است
حتا به رياكاري خود معترفند
آنان كه همه وجودشان از عدم است
8/فروردين/1398
من آزادم ولي غمگين و سردم
تني افتاده در مرداب دردم
نميدانم كجايم يا چه هستم
نميدانم گلم يا برگ زردم
5/فروردين/1398
تحمل آتش سوزان جانم
نه غمگينم نه گريانم نه خندان
نميدانم كه پيرم يا جوانم
6/فروردين/1398
مغزم از رفتار تو منگ شده
زيبا, بگو اگر گناهي كردم
علاقه ات ,چه ساده كم رنگ شده
3/فروردين/1398
شده بودم اسير دلبريابي
من ِ ساده ندانستم كه دنيا
ندارد قدر يك ارزن وفايي
4/فروردين/1398
در اين كشور كه فهميدن حرام است
وَ از تنهايي ناليدن حرام است
بيا از زندگي كردن نترسيم
اگر چه عشق و خنديدن حرام است
2/فروردين/1398
ميگيرم دامنت روز قيامت
براي تو كه معتاد دروغي
نمي ارزد پر كاهي رفاقت
3/فروردين/1398
نوروز ۱۲۸۷ شمسي مصادف با ربيعالثاني ۱۳۳۰ قمري، دو ساعت مانده به غروب، صداي توپهاي روسي، مناجات زائران حرم رضوي را شكافت؛
سربازان روسي كه با ماشينهاي مسلسلدار به سمت صحن مقدس ميآمدند، از چند ناحيه به سوي حرم تيراندازي كرده بودند.
يكي از مهمترين حوادثي كه حرم مطهر امام رضا (ع) با آن روبهرو شده، واقعه معروف به «توپ بستن گنبد مطهر رضوي» است.
اتفاقي كه اگر در كنار ديگر وقايع تاريخي حمله به اين حرم مقدس قرار گيرد، شايد بايد آن را در صدر فجايع رخداده از نظر آسيب به اين بناي مقدس و شهادت زائران آن حضرت قرار داد.
اما داستان از چه قرار بود؟
بعد از تشكيل ژاندارمري مخصوص خزانهداري كل ايران توسط «مورگان شوستر آمريكايي»، دولت روسيه كه اين اقدام را مخالفت مطامع خود در ايران ميدانست، در اولتيماتومي به دولت ايران، خواستار اخراج شوستر از ايران و استخدام اتباع خارجي با اجازه دُوَل روس و انگليس شد.
با رَدّ اين اولتيماتوم دخالتآميز توسط مجلس شوراي ملي، قواي روسي مستقر در تبريز وارد قزوين شدند.
همچنين يكي از دستنشاندگان دولت روس در مشهد به نام «يوسف هراتي» به تحريك روسها، شورشي مصنوعي در مشهد به پا كرد و آن شد تا نوروز ۱۱۰ سال قبل، سربازان روسي در حالي كه شيپور ميزدند، همراه با افسران و صاحبمنصبان با توپ جنگي وارد مشهد مقدس شدند، در ارك منزل كردند و براي تهديد دولت ايران و نيز بياحترامي به عقايد و احساسات مذهبي مردم، حرم مطهر امام رضا(ع) را به توپ بستند.
تقريباً دو ساعت به غروب بود كه صداي توپهاي روسي بلند شد و از چند ناحيه به سوي حرم تيراندازي كردند و با ماشينهاي مسلسلدار به سمت صحن مقدس آمدند، اوّل غروب وارد صحن شدند، زوّار و متحصنان وارد حرم مطهّر شدند و درهاي حرم را بستند.
يك دسته از روسها با توپهاي مسلسل به پشت بام حرم رفتند و از پنجرههاي پشت بام ضريح مقدس امام رضا(ع) را گلولهباران كردند و گروهي از روسها با اسلحه وارد «دارالسياده» شدند و از شبكههاي پنجره نقره، حرم مطهر و ضريح را هدف قرار دادند.
برخي منابع ديگر مانند سايت پژوهشهاي اسلامي رسانه اينطور نقل ميكند: «در ماجراي به توپ بستن حرم كه به دليل اغتشاشات مردم عليه اعلاميه روسها به راه افتاده بود، سپاهيان روس بنا به درخواست كنسول وقت دولت روسيه، وارد مشهد شده و در «باغ خوني» و ساير عمارتهاي دولتي اطراف محل دژباني مستقر شدند واز اين اماكن گنبد مطهر و مسجد جامع گوهرشاد را به توپ بستند و مردم متحصن در آستان قدس رضوي را به خاك خون كشيدند.
در اثر شليك توپخانه، به سَردَرها و گلدسته هاي حرم رضوي، خسارتهاي فراواني وارد شد.
همچنين خزانه حضرتي را به بانك روس منتقل كرده و اشياي قيمتي حرم را به غارت بُردند.
پس از آن، مقداري از اموال را برگردانده ولي متولي حرم را با تهديد به مرگ وادار كردند تصديق كند كه تمام خزانه را تحويل گرفته است.»
اسناد مختلف تعداد كشته شدگان در اين فاجعه را بيش از صد نفر عنوان ميكنند و مينويسند «به مدت چهار شبانهروز حرم و رواقها در تصرف روسها بود.» براساس ان چه در پايگاه موسسه مطالعات و پژوهش هاي سياسي منتشر شده مرحوم محمدتقي مدرس رضوي در كتاب «سال شمار وقايع مشهد» در شرح اين اتفاق، تاريخ رخداد را مربوط به سال قمري اوايل محرم ۱۳۳۰ ميداند.
به توپ بستن گنبد حرم رضوي به نقل از يك شاهد عيني مرحوم «آيت الله ميرزا حسين فقيه سبزواري» كه حدود نيم قرن كليددار حرم امام رضا(ع) بود، يكي از شاهدان عيني اين ماجراي خون بار است، فرزند وي مرحوم «آيت الله سيد صادق فقيه سبزواري» پيش از فوت خود، مباحث مطرح شده از سوي پدر را در گفتوگويي مطرح ميكند، يك خبرگزاري در نوروز امسال، آن نقلقولها را منتشر كرد: «يوسف خان كه اصالت او به هرات مربوط ميشد، در مشهد قيام كرد و ادعاي او اين بود كه بايد محمدعلي شاه، فرزند مظفرالدين شاه قاجار، به قدرت برسد و ما مشروطيت را نميخواهيم، كم كم تعدادي از مردم را به دور خود جمع كرد و صحن نو را به عنوان مركز برنامههاي خود قرار داد، هنوز مدتي از ماجراي اين شخص نگذشته بود، كه فردي ديگر بهنام طالب الحق نيز سر بلند كرد و با يوسف خان همداستان شد.
هر دو آنان به همراه يارانشان در مسجد جامع گوهرشاد جمع ميشدند و از اين مسجد به عنوان مركز برنامههايشان استفاده ميكردند، هر روز در صحن نو مشغول برنامهريزي بودند و شبها به خانه ثروتمندان ميرفتند و مبالغ فراواني از آنها ميگرفتند، در شهر مشهد هرج و مرج عجيبي رخ داده بود و اين ماجرا حدود سه ماه طول كشيد.
روز دوشنبه دهم فروردين مقارن با دهم ربيع الثاني ۱۳۳۰ هجري قمري، دو ساعت به غروب مانده بود كه پدرم مرحوم آيت الله ميرزا حسين فقيه سبزواري كه در آن زمان ٢١ سال داشتند، براي اقامه نماز ظهر و عصر به مسجدجامع گوهر شاد ميرفت كه شخصي به نام محمدجواد عربزاده، هراسان به او خبر ميرساند كه خودت را به مدرسه برسان كه الان روسها آستان قدس را به توپ ميبندند.
او نيز پس از شنيدن اين خبر، باعجله و هراسان خود را به صحن كهنه ميرساند.
پدرم در خاطراتش نقل مي كرد كه هنوز از صحن خارج نشده بودم كه صداي توپها بلند شد و نخستين توپ، از باغ خوني، محلي كه روسها در آن مستقر بودند، به ايوان عباسي اصابت كرد و گلولههاي آن در صحن پخش شد و او نيز نتوانست به مدرسه برود به همين دليل به داخل حرم برگشت. ناگهان شليكهاي توپ، متعدد و ادامهدار شد، به گونهاي كه از دروازه پايين خيابان و سراي حاجي ملك و اول كوچه حاج شيخ محمد تقي و باغ خوني نيز، توپ شليك ميشده و تا پس از اذان مغرب نيز مسلسل توپ ادامه داشته است.
پدرم ميگفت كه هرچه تلاش كردم، خود را از اين واقعه خلاص كنم، نتوانستم، به همين دليل گاهي به ميان حرم و گاهي به ميان مسجد و گاهي به دارالحفاظ و گاهي دارالسياده ميرفتم تا بالاخره «طالب الحق» به حرم آمد و عده زيادي از مردم اطراف او جمع شدند، او گفت كه امروز به فرمانده روسها تلفن ميكنم تا ديگر توپ شليك نكنند و به همين دليل خودش را به كشيكخانه رساند ولي پس از گذشت نيم ساعت باز گشت و گفت: هرچه تلفن ميكنم كسي جواب نميدهد.
بنا بر آنچه كه پدر مرحومم نقل ميكرد، طالب الحق هنگامي كه از كشيك خانه برگشت پريشان خاطر بود و ميگفت كه قرار ما با روسها اين بود كه هرزمان من ميگويم دست برداريد، دست بردارند.
پدرم گفت تا اذان مغرب در ميان صحن حرم امام رضا(ع) بودم و مستأصل و نگران از اينكه راهي براي خلاص شدن از اين ماجرا ندارم، دلم شكست و به امام هشتم متوسل شدم تا بالاخره راه نجاتي پيدا شد و توانستم به هر شكل ممكن خود را به قبرستان قتلگاه (صحن طبرسي) برسانم و به درب خانههاي بسته پناه بردم، ولي هيچ پاسخي از اهالي منزل شنيده نميشد؛ گويا هيچ كدام در منزل نبودند، تا اينكه بالاخره درب منزل «محمد حسين داورزني» كه در كنار قتلگاه بود، باز شد و او مرا به داخل خانه دعوت كرد، ولي هنگام ورورد، ضعفي عجيب مرا فراگرفت.
چند ساعتي بيهوش شدم، صبح روز بعد كه حالم كمي بهتر شد و به سمت حرم رفتم، متوجه شدم لشكر روسها تمام صحن و حرم را محاصره كردهاند.
تا صحن بالاي خيابان، ٧٢ نفر جلو مدرسه ميرزا جعفر كشته شده بودند و در صحن كهنه نيز، قشون روس ايستاده و مانع ورود مردم به داخل صحن ميشدند، چهار روز به همين شكل گذشت و بعد از آن حرم و صحن امام رضا(ع) را به خود ايرانيها واگذار كردند.
ادامه جمعي از محترمان و علما براي تطهير حرم و رواقها وارد صحن شدند.
روسها وضع اسفناكي را در حريم امن رضوي بوجود آورده بودند، «يوسف خان هراتي» كه عامل اصلي اين معركه بود، فرار كرد ولي اين فرار سرانجام نداشت و جنازه او را به مشهد آوردند و محمد نيشابوري نيز كه به نيشابور فرار كرده بود در همان جا كشته شد و به اين ترتيب معركه تمام شد.»
1 امام باقر عليه السّلام فرمودند: خَيرُ الأعمالِ الحَرثُ. بهترين كارها كشاورزي است
2 امام علي عليه السلام به مالك اشتر فرمودند: وَليَكُن نَظَرُك في عِمارَةِ الأرضِ أبلَغَ مِن نَظَرِكَ في استِجلابِ الخَراجِ لأِنَّ ذلِكَ لايُدرَكُ إلّا بِالعِمارَةِ. بايد توجّه تو به آباد كردن زمين بيش از توجّه به گرفتن خراج باشد؛ زيرا آن (خراج) جز در نتيجه آباداني فراهم نمي آيد.
3 امام صادق عليه السّلام فرمودند: لا تَطيبُ السُكني إلّا بِثَلاثٍ: الهَواءِ الطَّيِّبِ وَ الماءِ الغَزيرِ العَذبِ و الأرضِ الخَوّارَةِ. زندگي جز با سه چيز خوش نمي شود: هواي پاك، آب فراوان گوارا و زمين نرم و سست
4 امام علي عليه السّلام فرمودند: النَّظَرُ إلَي الخُضرَةِ نُشرَةٌ. نگاه كردن به سبزه، موجب شادابي است.
5 امام صادق عليه السّلام فرمودند: لاتُفسِدْ عَلَي القَومِ ماءَهُم. آب مورد نياز مردم را آلوده نكن.
6 امام صادق عليه السّلام فرمودند: الكِيمياءُ الأكبَرُ الزِّراعَةُ. بزرگ ترين كيميا، كشاورزي است.
7 امام صادق عليه السّلام فرمودند: ما فِي الأعمالِ شَي ءٌ أحَبُّ إلَي اللَّهِ تَعالي مِنَ الزِّراعَةِ. در ميان كارها، كاري محبوب تر از كشاورزي، در نزد خداي متعال نيست.
8 پيامبر اكرم صلّي الله عليه و آله فرمودند: إن قامَتِ السَّاعَةُ و فِي يَدِ أحَدِكُم فَسيلَةٌ، فإنِ استَطاعَ أنْ لا يَقومَ حَتّي يَغرِسَها، فَليَغرِسْها. اگر قيامت فرا رسد و در دست يكي از شما نهالي باشد، چنانچه بتواند قبل از بر خواستن آن را بكارد، بايد آن را بكارد.
9 پيامبر اكرم صلّي الله عليه و آله فرمودند: مَن نَصَبَ شَجَرَةً و صَبَرَ عَلي حِفظِها والِقيامِ عَلَيها حَتّي تُثمِرَ كانَ لَهُ في كُلِّ شَي ءٍ يُصابُ مِن ثَمَرِها صَدَقَةٌ عِندَ اللَّهِ. هر كس درختي بكارد و در نگهداري آن بكوشد تا ميوه دهد، در برابر هرچه از آن ميوه به دست آيد، پاداشي نزد خدا خواهد داشت.
10 امام صادق عليه السّلام فرمودند: اِزرَعُوا وَاغْرِسُوا وَاللَّهِ ما عَمِلَ النّاسُ عَمَلاً أجَلَّ ولا أطيَبَ مِنهُ؛ كشت كنيد و درخت بنشانيد، به خدا قسم، آدميان كارى برتر و پاك تر از اين نكرده اند.
11 امام صادق عليه السّلام فرمودند: لا تَقطَعُوا الثِّمارَ فَيَبعَثُ اللَّهُ عَليكُمُ العَذابَ صَبّاً؛ درختان ميوه را قطع نكنيد كه خداوند بر سر شما عذاب فرو مى ريزد.
12 قال الامام الصادق - عليه السلام - : لاتُفسِدْ عَلَي القَومِ ماءَهُم. امام صادق - عليه السلام - فرمود: آب مورد نياز مردم را آلوده نكن.
13 قال الامام الصادق - عليه السلام - : الزّارِعُونَ كُنوزُ الأنامِ. امام صادق - عليه السلام - فرمود: كشاورزان گنجهاي مردماناند.
14 امام صادق(ع): «كشاورزان، گنج هاي جامعه اند. غذاي پاكيزه را كه خداوندْ ارزاني داشته، كشت مي كنند و در روز قيامت، برترين مقام را دارند و به خدا نزديك ترند و آنها را به نام «پربركتْ » صدا مي زنند».
15 امام علي(ع): «پرهيز از قطع كردن درختان سرسبز، بر طول عمر انسان مي افزايد
16 پيامبر خدا ماده شتري را ديد كه زانويش بسته شده بود و جهاز، همچنان بر پشت او بود. پرسيد: «صاحب اين حيوان كجاست؟ به او بگوييد خودش را براي دادخواهي اين شتر در قيامت آماده كند
17 عنه صلى الله عليه و آله :الشّاةُ مِن دَوابِّ الجَنَّةِ . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : گوسفند ، از حيوانات بهشت است
18 الإمام عليّ عليه السلام :لا تَجعَلوا بُطونَكُم مَقابِرَ الحَيَوانِ . امام على عليه السلام : معده هايتان را گورستان حيوانات نكنيد .
19 رسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله :لا تَضْرِبوا الدَّوابَّ على وُجوهِها ؛ فإنَّها تُسَبِّحُ بحَمْدِ اللّهِ . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : به صورت حيوانات نزنيد؛ زيرا آنها حمد و تسبيح خدا مى گويند
20 عنه صلى الله عليه و آله :لَو غُفِرَ لَكُم ما تَأتونَ إلى البَهائِم لَغُفِرَ لَكُم كَثيرا . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : اگر ستمى كه به حيوانات مى كنيد بر شما بخشيده شود، بسيارى از گناهان شما بخشوده شده است
21 سنن أبي داوود عن ابن عبّاس :نهى رسول اللّه صلى الله عليه و آله عنِ التَّحْريشِ بَينَ البَهائمِ . سنن أبى داوود ـ به نقل از ابن عبّاس ـ : پيامبر صلى الله عليه و آله از به جان هم انداختن حيوانات ، نهى فرمود
22 عنه صلى الله عليه و آله :لو أنّ البَهائمَ يَعلَمْنَ مِن المَوتِ ما تَعلَمونَ أنتُم ، ما أكَلتُم مِنها سَمينا ! پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : اگر حيوانات از مرگ آن دانند كه شما مى دانيد، هرگز حيوان فربهى نمى خورديد
23 الإمام الرضا عليهالسلام : الإِكثارُ مِن أكلِ لُحومِ الوَحشِ وَالبَقَرِ يورِثُ تَغَيُّرَ العَقلِ وتَحَيُّرَ الفَهمِ وتَبَلُّدَ الذِّهنِ وكَثرَةَ النِّسيانِ امام رضا عليهالسلام : زيادهروى در خوردن گوشت حيوانات وحشى و گاو، سبب سرگشتگى خرد ، حيرانى فهم ، كودنى ذهن و فراموشى بسيار مىشود
24 عنه صلى الله عليه و آله : ... إذا جارَتِ الوُلاةُ قَحَطَتِ السَّماءُ ، وإذا مُنِعَتِ الزَّكاةُ هَلَكَتِ المَواشي ، وإذا ظَهَرَ الزِّنا ظَهَرَ الفَقرُ وَالمَسكَنَةُ ، وإذا اُخفِرَتِ الذِّمَّةُ اُديلَ الكُفّارُ . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : ... هر گاه فرمانروايان ستم كردند ، خشكسالى پديد مىآيد و هر گاه از پرداخت زكاتْ خوددارى شود ، حيواناتْنابود مىگردند و هر گاه زنا پديدار شود ، فقر و تنگدستى شايع مىگردد و هر گاه پيمان با اهل ذمّه شكسته شود، كافرانْ سلطه پيدا مىكنند
25 عنه صلى الله عليه و آله :إنَّ الدَّابّةَ تقولُ : اللّهُمَّ ارْزُقني مَلِيكَ صِدْقٍ : يُشْبِعُني ، ويَسْقِيني ، ولا يُحَمِّلُني ما لا اُطيقُ . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : حيوانات مى گويند : خدايا ! صاحب خوبى نصيب من كن ؛ كسى كه مرا از آب و غذا سير كند و بيش از توانم بر من بار ننهد
26 الإمامُ الباقرُ عليه السلام :لا يأكُلُ الضّالّةَ إلاّ الضّالُّونَ . امام باقر عليه السلام : [حيوان] گم شده را، كسى جز گمراهان نخورد
27 الإمام الصادق عليه السلام :أقذَرُ الذُّنوبِ ثَلاثَةٌ : قَتلُ البَهيمَةِ ، وحَبسُ مَهرِ المَرأَةِ ، ومَنعُ الأَجيرِ أجرَهُ . امام صادق عليه السلام : كثيف ترين گناهان ، سه چيز است : كشتن حيوان بى زبان ، نپرداختن مهريه زن ، و ندادن مزد اجير
28 عنه صلى الله عليه و آله :الثّالثُ مَلْعونٌ ـ يَعني على الدّابّةِ ـ . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : سومين نفر ، ملعون است (يعنى : سواره سوم بر پشت حيوان
29 الإمامُ الباقرُ عليه السلام :إنَّ اللّهَ تَبارَكَ و تَعالى يُحِبُّ إبرادَ الكَبدِ الحَرّى ، و مَن سَقى كَبدا حَرّى مِن بَهيمَةٍ أو غَيرِها أظَلَّهُ اللّهُ يَومَ لا ظِلَّ إلاّ ظِلُّهُ . امام باقر عليه السلام : خداوند تبارك و تعالى، خنك كردن جگر تفتيده را دوست دارد. هر كس جگر تشنه اى را، از حيوان و غير حيوان، سيراب كند، خداوند در آن روزى كه هيچ سايه اى جز سايه او نيست، سايه اش دهد
30 عنه صلى الله عليه و آله :للدّابّةِ على صاحِبِها سِتُّ خِصالٍ : يَعْلِفُها إذا نَزلَ ، و يَعْرِضُ علَيها الماءَ إذا مَرَّ بهِ ، و لا يَضْرِبُها إلاّ على حقٍّ ، و لا يُحَمّلُها ما لا تُطيقُ ، و لا يُكلّفُها مِن السَّيرِ إلاّ طاقَتَها ، و لا يَقِفُ علَيها فُواقا . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : حيوان شش حقّ به گردن صاحب خود دارد : هر گاه از آن پياده شد علفش دهد ، هرگاه از آبى گذشت آبش دهد ، به ناحقّ آن را نزند ، بيشتر از قدرتش آن را بار نكند ، بيشتر از توانش آن را راه نبرد و مدت زيادى روى آن درنگ نكند
31 عنه صلى الله عليه و آله ـ و قد مَرَّ صلى الله عليه و آله بحِمارٍ قد وُسِمَ في وَجهِهِ ـ : أ مَا بَلَغَكُم أنّي لَعَنْتُ مَن وَسَمَ البَهيمَةَ في وَجْهِها أو ضَرَبَها في وَجْهِها ؟! پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ وقتى الاغى را ديد كه صورتش را داغ نهاده اند ـ فرمود : مگر نشنيده ايد كه من لعنت كرده ام آن كسى را كه صورت حيوان را داغ بنهد، يا بر صورت آن تازيانه زند؟
32 رسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله :غُفِرَ لامْرأةٍ مُومِسَةٍ مرَّتْ بكلبٍ على رأسِ رَكِيٍّ يَلْهَثُ كادَ يَقْتُلُهُ العَطَشُ ، فنَزَعَتْ خُفَّها فأوْثَقَتْهُ بخِمارِها فنَزَعَتْ لَهُ مِن الماءِ ، فغُفِرَ لَها بذلكَ . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : زنى بد كاره سگى را ديد كه بر سر چاهى له له مى زند و كم مانده است از تشنگى بميرد . او كفش خود را در آورد و آن را به روسرى خود بست و به وسيله آن از چاه آب كشيد [و به آن حيوان داد] ؛ و به سبب اين كار آمرزيده شد
33 عنه صلى الله عليه و آله :رأيتُ في النّارِ صاحِبةَ الهِرّةِ تَنْهَشُها مُقْبِلَةً و مُدْبِرَةً ، كانتْ أوثَقَتْها فلَم تكُنْ تُطعِمُها و لَم تُرْسِلْها تأكُلُ مِن خِشاشِ الأرضِ . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : در دوزخ زنى را ديدم كه گربه اش از هر طرف او را گاز مى گرفت ؛ علّتش اين بود كه [در دنيا ]آن حيوان را بسته بود و نه غذايش مى داد و نه آزادش مى كرد كه خودش حيوانى را شكار كند
34 الإمامُ الصّادقُ عليه السلام :أرْبَعٌ مَن أتى بواحِدَةٍ مِنهُنَّ دَخلَ الجَنّةَ: مَن سَقى هامَةً ظامِئةً ، أو أشْبَعَ كَبِدا جائِعةً ، أو كَسا جِلْدَةً عارِيَةً ، أو أعْتَقَ رَقَبةً عانِيَةً . امام صادق عليه السلام : چهار كار است كه هر كس يكى از آنها را انجام دهد وارد بهشت مى شود: هر كس حيوان تشنه اى را آب دهد، يا شكم گرسنه اى را سير كند، يا بدن برهنه اى را بپوشاند، يا برده اسيرى را آزاد كند
35 الإمام الصادق عليه السلام :كانَ عَلِيٌّ عليه السلام يَكرَهُ إدمانَ اللَّحمِ ويَقولُ : إنَّ لَهُ ضَراوَةً كَضَراوَةِ الخَمرِ . امام صادق عليه السلام : على عليه السلام عادت به خوردن گوشت را بد مى شمرْد و مى فرمود : «آن را اعتيادى همچون اعتياد به شراب است»
36 عنه عليه السلام :مَكروهٌ قَطعُ النَّخلِ . امام صادق عليه السلام : قطع درخت خرما ، ناپسند است
37 سنن أبي داوود :لَعَنَ رسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله مَن قَطَعَ السِّدْرَ . سنن أبى داوود : پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ، كسى را كه درخت سدر را قطع كند، لعنت كرد
38 الإمام عليّ عليه السلام :كُلُوا التَّمرَ ؛ فَإِنَّ فيهِ شِفاءً مِنَ الأَدواءِ . امام على عليه السلام : خرما بخوريد ؛ چرا كه شفاى دردها در آن است
39 الإمام عليّ عليه السلام :حَسوُ اللَّبَنِ شِفاءٌ مِن كُلِّ داءٍ إلاَّ المَوتَ . امام على عليه السلام : نوشيدن شير ، شفايى براى هر درد است ، مگر مرگ
40 رسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله :في الوَضُوءِ إسرافٌ ، و في كُلِّ شَيءٍ إسرافٌ . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : در شستشو [نيز ]اسراف هست ، در هر چيزى اسراف وجود دارد
گردآوري:ابوالقاسم كريمي(فرزندزمين)
29/اسفند/1397 .
عيد واقعي ما زماني خواهد بود كه فقر و بي عدالتي در كشور ريشه كن بشه,با اين حال سال جديد را به همه ي هم وطنانم تبريك ميگويم