كريمي مشاور بيمه

1_بازداشت جمعي از فعالان محيط زيست

2_درگذشت نابهنگام جمعي از فعالان محيط زيست

3_اشتباهات و مديريت ناكارآمد رئيس فعلي سازمان محيط زيست(با ذكر دليل يا اشتباه لطفا)

4_آتش سوزي ها و تخريب هاي سال گذشته در جنگل هاي ايران

5_سايرموارد

لطفا پاسخ خود را به آدرس زير ارسال فرماييد
https://t.me/farzandezamin_Gaia

پيشنهاد ميشود اين نظر سنجي را به علاقه مندان و فعالان محيط زيستي مطرح فرماييد.

ملانصرالدين داخل مغازش با چَنتا از رُفقاش مشغول گفتگوي سياسي وَ انتقاد از اين و اون بودن و از شعار هاي انتخاباتي كه بعد از پايان راي گيري آهسته آهسته به فراموشي سپرده ميشه گله داشتن كه ناگهان مردي داخل مغازه ميشه و از ملا آدرس مكاني رو ميپرسه...

ملا كه هوس شوخي كردن به سرش ميزنه آدرس اشتباهي به اون غريب بيچاره ميده و اونو راهي ناكجا آباد ميكنه ، بعد از رفتن مرد خنده كنان به رفقاش ميگه:دولتمردان كشور ما اينطوري با مردم رفتار ميكنن ولي خدا بخير كنه روزي كه من حاكم بشم. متن:ابوالقاسم كريمي

سرش داد ميزننُ ميگن تو مثلا ملاي دهي ، نبايد از اين كاراي زشت انجام بدي.

ملانصرالدين حق به جانب جواب ميده : زشت اينه روزاي عيد ، دم در خونتون كثيف باشه ،،،،اگه نميخواين مهمونا پشت سرتون حرف در بيارن و بگن فلاني چقدر تنبله و شلختس ، شما هم كيسه زبالَتونو بزارين دم در خونه همسايه. متن:ابوالقاسم كريمي

به ملانصرالدين ميگن يك بيت شعر بگو كه توش كلمه زمين باشه

                  ميگه:

به زير پاي آدم ها ( ز مين ها ) منفجر كردم
به هرجايي رسيدم من ، بساط دشمني چيدم.

شبيه كشتي بر گل نشسته
قطار زندگي از هم گسسته
غروب زخمي فصل زمستان
به دوش خسته ي كارون نشسته

شبيه كشتي در هم شكسته

قطار زندگي از هم گسسته

غروب زخمي فصل زمستان

به دوش خسته ي كارون نشسته

شبيه كشتي در هم شكسته
قطار زندگي از هم گسسته
هواي سرد و خشك فصل پاييز
به دوش خاكي كارون نشسته
ابوالقاسم كريمي_فرزندزمين

من،مرگ كاغذي ام
كه با نسيم نگاهت به پرواز در مي آيم
نگاهم كن،
تابه آغوش تو بازگردم

برزخ صف انتظار براي بازگشتن است و دوزخ به افرادي تعلق دارد كه بعد از مرگ اين دنيا وَ آمد و رفتن هاي تكراري نتوانستند ماموريت خود را به انجام برسانند.

به نظرم اصلي ترين ماموريت هر انساني در زندگي كمك به هم نوع و مهرباني است.

عشق و دوست داشتن هم از مهم ترين هاست.

عيب بزرگيست كه انسان نتواند عاشق شود و كسي را دوست داشته باشد اما وظيفه دارد مهربان باشد و به هم نوع خود خدمت كند.

افرادي كه به طور كامل ماموريت خود را به انجام برسانند مصداق آيه ي (( ما از خداييم و به خدا باز خواهيم گشت )) را خواهند داشت

چرا بايد كنشگر شويم؟؟؟

اراده ي كشتي هاي بزرگ كه در ساحل بي ثبات سرنوشت توقف كرده اند به دستان سرد موج هاي كوچك زندگيست.

جامعه اي كه سكون را معيار رفتارهايش قرار دهد و خواهان تغيير بنيادي در ساختار كنش ها و واكنش هاي خود نباشد سرنوشتي شبيه آب راكد آبگير محصوري را خواهد داشت كه يا بخار ميشود و يا در عمق زمين فرو ميرود ، در چنين جامعه اي رشد و ترقي و كسب موفقيت هاي عالي يا معجزه است يا نيازمند( زر و زور و تزوير ) ، در چنين جامعه اي نخبگان و كار آفرينان براي دست يابي به اهداف بزرگ خود چاره اي جز مهاجرت نخواهند داشت....

كنشگر كسيست كه جامعه را به تغييري همگام و همراه با صلح ، دوستي برابري و عدم خشونت دعوت ميكند.

هيچ كنشگر مستقل و آگاهي خواهان جنگ يا تبعيض نيست.

وظيفه ي اصلي كنشگر ياد آوري بايد ها و نبايد هاي رفتاري،اخلاقي،فرهنگي،اجتماعي،محيط زيستي و نظاير اينها به جامعه است.

كنشگر اين بايد ها و نبايد ها را به وسيله ي عمل ، گفتار و كردار خود و يا با ايجاد سوال و حساسيت تكرار ميكند.

كنشگر جرقه اي در خرمن سكون و سكوت دوستان ، آشنايان ، خانواده و افراد مي اندارد.

كنشگر همان چيزيست كه ايران به آن نيازمند است ، پس بياييم كنشگر باشيم.