كريمي مشاور بيمه

مشاور شركت بيمه پارسيان

محسن عاصي

۲۹ بازديد ۰ نظر

كه «خواجو» در سرِ من گـُر گرفته، پل نمي خواهد

كه اين ديوانگي ها در سرم الكل نمي خواهد

 

ميان «گاوخوني» غرق مي شد چشم هاي من

تو قصابي و گاو ِ خوني ام آغُل نمي خواهد

 

جهان را نصف كرديم و جهاني نصفمان مي كرد

كسي «زاينده رود» خشك را در كل نمي خواهد

 

كلاغان عاقبت پرواز مي كردند شهرم را

كه ديگر «چارباغ» سوخته، بلبل نمي خواهد

 

ميان دود و خون، قليان شاه عباسي ام مرده ست

كه از داغ سماورها كسي غُل غُل نمي خواهد

 

و آخر گنبد فيروزه اي تكرار خواهد كرد

كه «عشقت كشت ما را»، شهر «داش آكل» نمي خواهد

 


سيد محمد مركبيان

۳۱ بازديد ۰ نظر

دستهايم را

باز كرده بودم به هوايت

تو بال باز كردي به هوا.


پرويز بيگي حبيب آبادي

۳۳ بازديد ۰ نظر

سگان ولگرد!

اين گربۀ صبور

از پلنگ سانان است.


پرويز بيگي حبيب آبادي

۳۲ بازديد ۰ نظر

نوروز؛

بي خانماني عنكبوت هاست.


ايرج زبردست

۲۸ بازديد ۰ نظر

يكباره خروش وقت، از هر طرفي

پشت سر مرگ، زندگي بسته صفي

دنيا همه شمس و شمس در حال سماع

از پوست من اگر بسازند دفي


عباس كيارستمي

۳۱ بازديد ۰ نظر

اين ساحل

همان ساحل

اين دريا

همان دريا

اين من

نه همان من.


ايرج زبردست

۳۷ بازديد ۰ نظر

من: فلسفۀ خاكم و هستم تا نيست

يعني كه رسيده ام به هستي با نيست

در من تبِ تكرارِ ازل پيچيده است

جايي برسم كه هيچ هم آنجا نيست


وحيد عمراني

۲۷ بازديد ۰ نظر

اي شيشۀ الكل آن دو چشم مستت

سرو و سمن بلندبالا پستت

از ميكدۀ لبان خود جامي ده

آنگاه به دست انتظارم دستت


محمدابراهيم جعفري

۳۴ بازديد ۰ نظر

گفتي در اين شب تاريك

تا آمدن تو

در پنجره چراغ بياويزم

من آوازم را

در جان پنجره مي افروزم

بي ترس از باد

و نگاه بد

آواز من

خاموش نخو اهد شد

آواز من شكننده تر از آن است

كه باز بشكند.


حسن آذري

۲۸ بازديد ۰ نظر

ماهي باش

مدام گفتگو كن با جهان

صدايت را اما

نگذار كسي بشنود.