داستان آموزنده شماره9

مشاور شركت بيمه پارسيان

داستان آموزنده شماره9

۳۲ بازديد ۰ نظر

روزي يك كوهنورد معمولي تصميم گرفت قله اورست را فتح كند، اما او هر بار ناكام بر مي گشت، تا جايي كه وقتي سال چهارم فرا رسيد و او از چهارمين صعود به اورست نيز باز ماند، مسوولان كوهنوردي به سراغش رفتند و گفتند: هي جوان، مي بيني كه نمي تواني به قله برسي، بهتر نيست از اين فكر خارج شوي؟ اما كوهنورد جوان با قاطعيت پاسخ داد: نه! و موقعي كه از او دليلش را پرسيدند گفت: دليلش خيلي واضح است، اورست به اوج قدرت خود رسيده، اما من همچنان در حال رشد هستم، پس يقينا يك روز از او پيشي مي گيرم!


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد