شعر ابوالقاسم كريمي با نام لبان زخمي

۳۵ بازديد ۰ نظر
بر لبان زخميُ خاموشي كه
سرود درد را زندگي ميكند ،
از ترس سيلي كشدار
شب زمستاني
بوسه ميزنيم،


و از درون قالبي تهي
كه حافظ عصاره ي تاريخ ما بود
به آينده
نگاه ميكنيم........


اي همراه
اي همخون
اين راه زندگي نيست.

 

 


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد