باز مي رسد بهار
نارون به باد گفت
اي دم تو گرم
آمدي كه بر تنم كني
آن حرير نرم
با تو هر نفس بهار
ميدمد به پيكرم
آمدي خوش آمدي بيا
با تو ميشود بهار باورم
باد رقص كرد گرد نارون
سربسر پر از جوانه شد
باغ خنده كرد و گل دميد
نارون بهار را نشانه شد
سرودهي پروين دولتآبادي
داستان كوتاه آموزنده
داستان كوتاه آموزنده71
داستان كوتاه آموزنده61