شعر ترجمه شده اي از واچاگان پاپويان

مشاور شركت بيمه پارسيان

شعر ترجمه شده اي از واچاگان پاپويان

۳۱ بازديد ۰ نظر

ديروز
يك سال تمام
در جست‌وجويت بودم
اما تو بر لب‌هايم خفته بودي
بعد ، اشتباهاً
لب‌هايم را به بهار دوختم
چشم‌هايم را به باران
قلبم را به گل

و تو
با سپيده‌ي صبح
شبنم شدي و به درونم غلتيدي
تا گلي كه در اعماق قلبم بود
پژمرده نشود

 


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد