چيزي در حال از دست رفتن است

مشاور شركت بيمه پارسيان

چيزي در حال از دست رفتن است

۲۹ بازديد ۰ نظر
فردين عليخواه
جامعه‌شناس

پس از نوروز ۹۷، با دوستان مختلفمان درباره ديدوبازديدهاي عيد گفت‌وگو مي‌كرديم. تقريباً بيشتر آنان اين نظر واحد را داشتند كه فرزند يا فرزندانشان مهارت‌هاي ايجاد تعامل و دوستي با ساير كودكان را به‌خوبي بلد نيستند. به بيان بهتر؛ كودكان امروزي نمي‌توانند از فرصت در كنار هم بودن بهره ببرند، باهم دوست شوند و با بازي‌هاي كودكانه، كودكي كنند. آنان در مهارت‌هاي استفاده از قابليت‌هاي مختلف تبلت و به‌ويژه بازي با «گيم‌هاي» آن، بيست هستند ولي نمي‌توانند خارج از صفحه‌نمايش آن، و در دنياي واقعي يك بازي دسته‌جمعي ترتيب دهند.

گاهي اوقات اين تصوير را در ذهن مجسم مي‌كنم كه اگر هم‌اكنون جورج؛ يا آقاي هربرت ميد زنده بود تاب نمي‌آورد و نخست يك بلندگوي دستيِ قوي پيدا مي‌كرد، بر روي بلندترين سكوي شهر مي‌ايستاد و با نگاه به رهگذران فرياد مي‌زد كه «آي مردم؛ چيزي در حال از دست رفتن است». به اين دليل اين تصوير را ساختم كه او به مداخله، حضور و اثرگذاري علم در مسائل اجتماعي اعتقاد داشت. ولي چه چيز در حال از دست رفتن است؟

جورج هربرت ميد، بنيان‌گذار يكي از رويكردهاي مهم جامعه‌شناسي و استاد دانشگاه ميشيگان امريكا بود كه در سال ۱۹۳۱ درگذشت. آقاي هربرت ميد بخش قابل‌توجهي از زندگي‌اش را صرف شناختن «خود» كرد. منظورم از «خود» در اينجا؛ نه به معناي خودش يعني خودِ آقاي ميد، بلكه «خود» (safe) به‌عنوان مفهومي در جامعه‌شناسي و روان‌شناسي اجتماعي است. او سعي كرد تا نشان دهد كه اين «خود» چگونه در فرايند اجتماعي شدن شكل مي‌گيرد و دقيقاً به همين منظور به سراغ بازي‌هاي كودكانه رفت.

از نظر آقاي هربرت ميد، كودكان از طريق بازي‌ها دركي از جهان اجتماعي پيرامون خود به دست مي‌آورند و قواعد زندگي در جامعه بزرگ‌تر را تمرين مي‌كنند. او بازي‌هاي كودكانه را به دو شكلِ «نقش ايفاء كردن» (play) و «مسابقه دادن» (game) تقسيم كرد. اولي در سنين آغازين كودكي رخ مي‌دهد و در آن كودك؛ نقش‌هاي مختلف را بدون ارتباط با ديگر نقش‌ها، و به شكل انفرادي ايفاء مي‌كند. مثلاً يك‌بار پرستار و يك‌بار پزشك مي‌شود. يك‌بار معلم و يك‌بار خلبان مي‌شود. او با به دست گرفتن عصاي پدربزرگ يا مادربزرگ نقش آن‌ها را تقليد مي‌كند. اين موقعيت‌ها و اين بازي‌ها ساده‌اند و بيشتر؛ تمرين و تقليدِ نقش‌هاي موجود در جامعه‌اند. اما مسابقه، تمريني براي موقعيت‌هاي پيچيده‌تر است. در اينجا كودك درمي‌يابد كه عضوي از يك جمع يا گروه است و اعضاي آن جمع از او انتظاراتي دارند. آقاي هربرت ميد معتقد بود كه «خود» در بستر چنين بازي‌هاي ساده و پيچيده‌اي شكل مي‌گيرد و قوام مي‌يابد. به‌ويژه، در نوع دوم، كودكان همكاري گروهي و زندگي اجتماعي را ياد مي‌گيرند.

اين روزها، به شكل جسته‌وگريخته هنوز مي‌توان بازي‌هاي سادۀ نوع نخست را در بين كودكان مشاهده كرد. هنوز كودكان به تقليد و تمرين نقش‌هاي موجود در جامعه مي‌پردازند. همچنين كودكان در «گيم» هم حضور پررنگي دارند. ولي موضوع نگران‌كننده آن است كه بازي‌هاي پيچيده دوران كودكي كه آقاي هربرت ميد از آن‌ها به‌عنوان گيم ياد كرد به درون صفحه‌نمايش تبلت‌ها منتقل شده است. درواقع گيم در يك فضاي مجازي و نه واقعي صورت مي‌گيرد. كودك به‌تنهايي، به شكل انفرادي، در يك گوشۀ دنج و شايد هم تاريك، چشمانش را به صفحه‌نمايش تبلت دوخته و با عصبانيت و اضطراب، انگشتانش را روي صفحه آن فشار مي‌دهد! قطعاً اين وضعيت، تقويت‌كنندۀ تعلق گروهي، فعاليت جمعي، و ظهور يك «خود» اجتماعي نخواهد بود.

درنتيجه بي‌اساس نيست كه اين روزها والدين شكايت مي‌كنند كه كودكانشان در تعامل اجتماعي و ايجاد ارتباط و دوست‌يابي دچار مشكلات جدي هستند. چيزي در حال از دست رفتن است.


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد