من شوآف مي‌كنم پس هستم!

مشاور شركت بيمه پارسيان

من شوآف مي‌كنم پس هستم!

۲۷ بازديد ۰ نظر
 

در زبان فارسي در برابر كلمه شوآف show off كه كلمه‌اي انگليسي است معاني پز دادن، خودنمايي كردن، تظاهر كردن، قمپز دركردن و لاف زدن را بكار برده‌اند. وقتي در سايت گوگل كلمه «شوآف» را جستجو مي‌كنيد با خواندن تيترهايي كه اين كلمه در آن‌ها بكار رفته است متوجه مي‌شويد كه هم‌اكنون نه با يك مسئله فردي و محدود، بلكه با جرياني اجتماعي مواجه هستيم كه مي‌توان آنرا «فرهنگ شوآف» ناميد. گويي شوآف اين روزها شايستگي اطلاق بر بسياري از رفتارها و فعاليت‌ها را يافته است. برخي از تيترها اين‌چنين است: «شوآف با چهره بيمار هنرمند پيشكسوت را تمام كنيد»، «با شوآف نمي‌شود مشكلات كارگران را لاپوشاني كرد»، «كمپين جمع‌آوري درب بطري شوآف است»، «آيا استخدام در محيط‌زيست شوآف است؟»، «شوآف سلبريتي ها با حيوانات خانگي‌شان»، «برخي با شوآف در ورزش بزرگ شدند»، «در چند دهه اخير از وجه معرفت اهل‌بيت دور و به شوآف نزديك شده‌ايم»، «وعده وزير بهداشت براي درمان شين‌آبادي‌ها شوآف بود؟»، «ركوردشكني يا شوآف». همان‌طور كه مي‌بينيد نشانه‌هاي شوآف را تقريباً در همه لايه‌هاي اجتماعي مي‌توان ديد.

جامعه‌شناسان عمدتاً به شوآف در عرصه ثروت و رفتارهاي مصرفي پرداخته‌اند ولي در دوران فعلي اين عمل به عرصه‌هاي مختلف اجتماعي سرايت كرده است كه شوآف با ثروت و مصرف تنها يكي از آن‌هاست. به همين دليل مي‌گويم كه با فرهنگ شوآف مواجه هستيم. اين روزها با افرادي برخورد مي‌كنيم كه دانشي ندارند ولي شوآف دانشمند بودن را خوب بلدند، با مقاماتي مواجه هستيم كه هيچ كاري نمي‌كنند و با منصبي كه اشغال كرده‌اند هيچ آشنايي ندارند ولي شوآف «فعال نمايي» را به‌خوبي بلدند، با كارمنداني مواجه هستيم كه كار نمي‌كنند ولي از مهارتي به نام «شوآف خوب كار كردن» برخوردارند، در اينستاگرام با افراد معمولي‌اي مواجهيم كه به‌خوبي شوآف هنرمند، فيلسوف، شاعر و نويسنده بودن راه انداخته‌اند؛ و اين مثال‌ها را همچنان مي‌توان ادامه داد.

در مثال‌هاي مذكور، وانمود كردن، لاف زدن، و خودنمايي كردن به‌خوبي بيانگر معني شوآف است. من در اداره كار نمي‌كنم ولي وانمود مي‌كنم كه كار مي‌كنم. به‌عنوان يك مسئول، در عمل اقدامي براي حل مشكلات انجام نمي‌دهم ولي وانمود مي‌كنم كه بسيار پيگيرم. من عملكرد، مهارت، ثروت، و دانش معيني دارم و خودم هم از ميزان آن مطلع هستم ولي در بيان آنچه هستم لاف‌زني مي‌كنم. من علاقه‌اي به محيط‌زيست يا حيوانات يا كودكان كار ندارم ولي براي كسب شهرت، در اين زمينه شوآف ارائه مي‌دهم.

گسترش شوآف به‌عنوان يك فرهنگ، به‌تدريج آنرا به امري مثبت تبديل مي‌كند. روشن است كه در پس شوآف نوعي فريب، وارونه‌سازي، مبالغه و امري منفي قرار دارد ولي افراد آنرا انجام مي‌دهند بدون آنكه در پي آن خود را سرزنش كنند. وضعيت وخيم‌تر زماني است كه شوآف با برخي از مفاهيم مثبت مانند روابط عمومي خوب در كنار هم قرار گيرند. يعني گفته شود كسي كه خوب شوآف مي‌آيد درواقع از مهارت‌هاي روابط عمومي خوبي برخوردار است. در اين وضعيت شوآف به‌عنوان يك مهارت به ديگران آموزش داده مي‌شود.

روشن است كه شوآف مي‌تواند دلايل مختلفي داشته باشد كه «نياز به توجه» و «نياز به پذيرفته شدن» ازجمله آن‌هاست. اهميت يافتن توجه باعث شده است كه صنعتي به نام صنعت توجه شكل بگيرد؛ يعني شركت ها به نيازمندان توجه، مهارت‌ها و ابزارهاي جلب‌توجه را بفروشند. ممكن است تشخيص مرز شوآف و واقعيت دشوار باشد. اين امر به‌منزله راه رفتن بر روي تيغ است. ولي در اين خصوص هر كس مي‌تواند به درون خودش مراجعه نمايد. به نظرم هر كس شناخت مناسبي از خودش دارد و درك مي‌كند كه چه زماني دارد صداقت به خرج مي‌دهد و به‌جاي خودنمايي، واقع‌نمايي مي‌كند.

بايد توجه داشت كه دريكي دو سال اخير شبكه‌هاي اجتماعي به گسترش فرهنگ شوآف سرعت بيشتري بخشيده و آنرا تقويت كرده اند. شوآف در شبكه‌هاي اجتماعي تبديل به رقابتي در ظاهر سالم در بين شاخ‌هاي اينستاگرام و حتي افراد معمولي شده است. در يك تبليغ گفته مي‌شود: اين نرم‌افزار به شما ياد مي‌ده چطور عكستون رو آرايش كنين، دندوناتونو سفيد كنين، دماغتون رو كوچيك كنين تا عكسايي كه توي اينستا مي ذارين كلي لايك بخوره!». من شوآف مي‌كنم پس هستم!

نكته پاياني آنكه بدون شك، در فرهنگ شوآف، با مخاطبان زودباور و با جمع ساده‌انديش هم طرف هستيم كه دنباله‌روي «شوآف بازان» مي‌شوند. اينان هم به سهم خود اين فرهنگ را تقويت مي كنند.

نوشته: فردين عليخواه|جامعه‌شناس


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد