شروع ماجرا از بروجرد بود كه به سرعت به ملاير وهمدان نيز كشيده شد ايجـاد كميتهاي با نام اعانه قحطيزدگـان در جهـت يـاري رسـاندن بـه قحطيزدگـان بروجـرد و جمعآوري كمكهاي نقدي و جنسي براي مردم محتاج بروجرد ناچارا براي ملاير و همدان هم فرستاده ميشد.
در روزنامه آفتاب اولين اخبار رسمي از قحطي بيسابقه و گرسـنگي مـردم در قالـب اعلانـي كـه سـردار اسـعد بختيـاري در آن منتشـر كـرده بـه چشم ميخورد.
فضاي اقتصادي اين شهر پس از حملات سالارالدوله هنوز سـروساماني به خود نگرفته بود كه هجوم نيروهاي بيگانه آغازشد و به تعبيري از افول مشروطيت تا شكست ژاندارمها و خروج نيروهاي مردمي از همـدان و ورود روسها به آن، اين شهر قدرت بازتوليد مجدد مـوادغـذايي و كشـت مـزارع را از دسـت داده بود.
سختي و قحطي حاصل از جنگهاي پياپي آنچنان بر مردم فشار آورده بود كه ديگر قادر به شناسايي دوست از دشمن نبودند.
با بروز انقلاب بلشويكي در روسيه وخروج اين نيروها از منطقه،موج دومـي از تـورم، قحطـي، نـاامنـي، گسـترش بيماريهاي واگيـر واحتكـار، شـهرها را درنورديـد.
عـدهاي از گرسنگي و گروهي از ترس هجوم دوباره نيروهاي عثماني تمام مايملك خود را جهت تهيه مقدار كمي مواد خوراكي به حراج ميگذارند و «بسياري از وسايل عتيقه را به پشيزي بـه فروش ميرساندند.»
بـا ورود نيروهـاي بريتانيـايي بـه همدان، آنان روستاهايي را ميبينند كه خشكسالي آنها را به درجهاي اسير قحطي كرده كـه مجالي و فرصتي براي رهايي از آن در كوتاهمدت نميشد متصور بود.
در سال ۱۹۱۶م، با حمايت وزير مختار آمريكا در ايران، كميته خيريه ايران تشكيل شده كـه با استفاده از مبلغين مذهبي و ميسيونرهاي آن كشور كمكهاي بشردوسـتانه را بـهدسـت مردم گرسنه شهرها از جمله همدان ميرسانند.
در همـدان بـه روايتي حدود سي هزار فقير در طرح اطعام ثبتنام ميكننـد.
ايـن ميسيونرها سعي در رفع گرسنگي روزانه چند هزار نفر از مردم شهر داشتند.
دو مركز همزمان با ورود نيروهاي دنسترويل به اين شهر مشغول ياري رسـاندن به قحطيزدگان بودند، يكي شـعبه بانـك شاهنشـاهي و ديگـري همـين ميسـيون مـذهبي آمريكايي است.
بعـدها بـا اسـتقرار كامـل نيروهـاي دنسـترويل در همدان، اطعام به اين فلاكتزدگان در مقابل كار و آن هم براي جـادهسازي اطـراف شـهر و «تعمير و مرمت جادههاي قديم» تعلق ميگرفته است.
جالـب اسـت مـردم فقيري كه ناي برخاستن از جاي را بهخاطر گرسنگي نداشتهاند اين زمان به جهت دريافت لقمهاي نان به كارهاي سختي چون جادهسازي ميپرداختهاند.
اما تعداد ده هزار نفر كه اكثـر آنان زن و كودك بودند در چنگال قحطي گرفتار بوده و كمكها تنهـا شـامل نيمـي از آنـان مي شده است، اما در اين ميان دولتيان چه كار مفيدي انجام دادهاند؟ بـهدليـل سراسري بودن خشكسالي و قحطي در ايران دولت احتمالا قادر نبوده است تمام كشـور را در جهت كمك و ياري به قحطيزدگان پوشش بدهد و مردم مناطق مختلف از جمله همدان به ناچار چشم به ياري دشمنان دوخته بودند تا دوستان.
گراني وقحطي واحتكار دست بسياري از مردم همدان را از قوت لايموت، حتي لقمهاي نان كوتاه كرده بود.
كندن و خوردن علفهاي روي زمين همچون حيوانات از معموليترين روشهاي رفع گرسنگي مردم بوده كه خود به مرگي دردناك منتهي ميشده اسـت بنابر برخي نقل قولها مـردم شـهر به آدمخـواري نيـز روي آورده بودنـد.
دزديدن بچههاي كوچك از جلوي درب خانهها ويا در شلوغي بازار در همدان رواج پيدا كرده بود.
اغلب دزدان زنان بودند.
در نمونـهاي، ده زن توسـط نظميـه شهر بازداشت ميشوند.
اعتراف آنان به ربودن وخـوردن تعـدادي كـودك فقـط بـه علـت گرسنگي بود.
نكتـه جالـب صدور سريع احكام اينگونه متهمان است.
شايد فقط بهخاطر فرونشاندن احساسات جامعه همدان آن روز بـوده باشـد يـا ترسـاندن ديگران از دست يازيدن به چنين اعمالي.
بيترديد قحطي با خود تلفات شديد انساني نيز بـه همراه داشت.
آمار موارد مرگ ومير متناقض است.
تنها در غرب كشـور صـحبت از مـرگومير صدها هزار تن و ويراني صدها دهكده است.
در موردي از مرگ پنج ميليون نفر و در ادعايي ثابت نشده از ۱۰ تا ۱۳ ميليون جان باخته در ايـام جنگ سخن رفته است هر چند ارائه آماري دقيق كه حجم و عظمت اين همه كشته انساني را بنماياند به درستي ممكن نيست.
به نقل از يك مقاله به قلم عليرضا عليصوفي، شهرام غفوري، مندرج در مجله تحقيقات تاريخ اجتماعي، پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي، سال هفتم، شماره دوم، پاييز و زمستان ۱۳۹۶