يك شعر از جان يائو

مشاور شركت بيمه پارسيان

يك شعر از جان يائو

۲۷ بازديد ۰ نظر

بيا با من زندگي كن

تا بنشينيم روي صخره‌ها

كنار رودخانه‌هاي كم‌عمق

 

بيا با من زندگي كن

تا ميوه‌ي بلوط بكاريم در دهان يكديگر

و اين آيين ما شود

براي سلام گفتن به زمين

پيش از آنكه پرت‌مان كند

دوباره به ميان برف‌ها

و حفره‌هاي درون‌مان لبريز شود از ناگواري‌ها

 

بيا با من زندگي كن

پيش از آنكه زمستان دست بكشد

از تنها بالشتي كه آسمان

تا به امروز بر آن سر گذارده

و حفره‌هاي درون‌مان لبريز شود

از برف

 

بيا با من زندگي كن

پيش از آنكه بهار

اين هوا را ببلعد 

و پرندگان آواز بخوانند.

 

جان يائو

برگردان از آزاده كاميار


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد