ميخواهم به جاي سكوت
با نوشتن , با شما صحبت كنم
وَ به جاي ناله سر دادن و گريستن
بخندم و لبخند بزنم
وَ به جاي آنكه بنده ي نااميدي باشم
اميدوار , به زندگي ادامه دهم
آري,
من تصميم گرفته ام تا آخرين لحضه ي زندگي ام
با ديو غم بجنگم
اميد لباس رزمم
خنده و لبخند سپرم
و قلم
شمشير من است
داستان كوتاه آموزنده
داستان كوتاه آموزنده71
داستان كوتاه آموزنده61