منابع:
هنرزندگي
ويكي پديا
ستاره
روان هيربد
خبرگزاري ميزان
ايسنا
***
اختلال آزارخواهي جنسي، يك نوع اختلال نابهنجاري جنسي تلقي مي شود
***
يك انسان مبتلا به مازوخيسم از عذاب و شكنجهاي كه خودش متحمل ميشود؛ لذت جنسي كسب ميكند
***
كانون اصلي اين نابهنجاري جنسي تحقير شدن، كتك خوردن، به بند كشيده شدن يا رنج بردن به هر شكل ديگر مي باشد
***
مازوخيسم در واقع نقطه مقابل انحراف جنسي ساديسم (ديگر آزاري) است
***
طبيعتا افرادي كه مازوخيست يا آزار طلب مي باشند به دنبال افرادي مي گردند كه داراي تمايلات دگرآزاري يا ساديسمي هستند
***
بطور كلي مازوخيسم ها، خفت طلب و داراي عزت نفس پايين بوده و به هر طريقي خود را به شخص مورد علاقه شان تحميل مي كنند و هر گونه توهيني را از سمت او مي پذيرند و همه گونه خود را در اختيار شريكشان قرار مي دهند و از توهين و زجر كشيدن و شنيدن حرفهاي ركيك، لذت مي برند
***
برده جنسي (slave) از جمله افرادي با اين ويژگي ها هستند
***
علائم و نشانه هايي كه در افراد داراي مازوخيسم مي توان ديد عبارتند از:
*
به طور شديد و مكرر رفتارها، اميال يا تخيلات برانگيزنده قوي جنسي مربوط به آزار جنسي، تحقير شدن، كتك خوردن، به بند كشيده شدن يا هر عمل رنج آور ديگري ديده مي شود.
*
در واقع فرد تمايل دارد كه در جريان رابطه جنسي درد، تحقير يا به بند كشيده شدن را تجربه كند.
*
فعاليت آزار خواهانه مهمترين منبع تحريك جنسي است و يا براي اقناع جنسي ضروري است.
***
ديگر نشانه هاي آزارخواه و رابطه جنسي آن ها:
*
تحقير شدن حين رابطه جنسي برايشان لذت بخش است.
*
لذت بردن از مورد فحاشي قرار گرفتن و از شنيدن الفاظ ركيك در رابطه جنسي
*
بسته شدن دستان و پاها و مورد آزار فيزيكي قرار گرفتن
*
خودداري از برقراري رابطه جنسي تا زماني كه با اجبار همراه باشد *
رابطه جنسي بدون ملايمت روحي
* عدم تمايل به معاشقه و پيشنوازي در رابطه
*
مورد تجاوز قرار گرفتن يا رابطه جنسي به اجبار و تمايل به رابطه جنسي همزمان
***
طبق ديدگاه روانكاوي مازوخيسم جنسي به تجربيات تلخ دوران كودكي و نفرت و خشم سركوب شده آن دوران بر مي گردد.
*
اين تنفر و خشم سركوب شده از خود سبب مي شود تا شخص با آسيب رساندن به خود احساس آرامش كند و در واقع از خود انتقام بگيرد.
*
افراد مازوخيسمي براي ارضاء تمايلات جنسي خود نياز به آسيب ديدن جسماني وتحقير رواني و حتي نياز به لگد مال شدن را احساس مي كنند.
***
مازوخيسم اختلالي است كه شدت آن با گذشت زمان بالا مي رود، همچنين در موقعيت هاي كه فشارهاي رواني افزايش مي يابد تمايلات مازوخيسمي نيز شدت مي گيرد كه مي تواند منجر به آسيب جدي جسماني هم گردد، به همين جهت بايد هر چه زودتر براي درمان آن اقدام كرد.
*
براي پيشگيري از بروز اختلالات جنسي چون آزار خواهي آموزش نكات تربيت فرزند و دريافت مشاوره در زمينه تربيت جنسي از جمل راهكارهاي موثر است.
***
به دليل پايداري مازوخيسم درمان آن سخت و زمان بر است.
***
بسياري از افراد در آميزش جنسي خود به اعمال دردناك خفيفي مثل گاز گرفتن، نيشگون گرفتن و سيلي زدن مبادرت ميورزند. وقتي هر دو شريك جنسي از اين اعمال لذت ميبرند، اين رفتارها لذت جنسي را افزايش ميدهند.
*
اما افراد آزارگر و آزارطلب غالباً نه تنها از اعمال دردآور خفيف پا را فراتر ميگذارند بلكه تنها با توسل به اين رفتارها ميتوانند به لذت جنسي برسند.
***
آزارگري و آزارطلبي هم در روابط دگر جنس گرايانه و هم در روابط همجنس گرايانه روي ميدهند، ازارگري و آزار طلبي جنسي بهطور كلي چندان شناخته شده نيست و هنوز تحقيقات بر روي ان ادامه دارد.
***
براي آزارگري و آزارطلبي پنج ويژگي را ميتوان شاهد بود:
*
توافق در مورد اينكه كدام يك مسلط و كدام يك مطيع باشند.
*
آگاهي هر دو شريك جنسي از نقشي كه بر عهده دارند.
*
رضايت هر دو طرف.
*
حال و هواي جنسي.
*
آگاهي هر دو طرف از اينكه رفتارشان ماهيتي آزارگرانه-آزار طلبانه دارد
***
افراد دچار آزارخواهي جنسي، ممكن است در دوران كودكي تجاربي داشتهاند كه آنها را متقاعد كرده كه درد كشيدن، پيششرط لذت جنسي است.
*
حدود ۳۰٪ مبتلايان به آزارخواهي جنسي، تخيلات آزار گرايانه نيز دارند. آزارخواهي اخلاقي عبارتست از احساس نياز به رنج كشيدن كه همراه تخيلات جنسي نيست.
***
مازوخيسم (خودآزاري يا آزارخواهي جنسي) نام خود را از فعاليتهاي لئوپولد فون زاخر-مازوخ رماننويس اتريشي قرن نوزدهم گرفته است كه شخصيتهاي داستانهايش از اينكه مردان با آنان بدرفتاري كنند و بر آنها تسلط يابند لذت جنسي ميبردند.
***
افرادي كه به انواع بيماريهاي رواني مانند اسكيزوفرني، عقبماندگي ذهني و اوتيسم مبتلا هستند به شيوههاي متفاوت اقدام به خودآزاري ميكنند
***
فرزندان خانوادههايي كه به نوعي خودآزاري را تجربه كردهاند بيشتر به اين حالات مبتلا ميشوند، قطعاً زماني كه هر كدام از والدين اين اقدامات را انجام دهند فرزندان نيز همانندسازي ميكنند بنابراين افرادي كه تجربه خانوادگي دارند بيشتر خودآزاري را تجربه ميكنند ***
فرويد معتقد است كه آزارخواهي، ناشي از برگشت تخيلات تخريبي به طرف خود است.
*
اينگونه افراد ممكن است در دوران كودكي تجاربي داشتهاند كه آنهارا متقاعد كرده است كه درد كشيدن پيش شرط لذت جنسي است
***
مازوخيزميها احساس ميكنند منزوي شده، حامي ندارند و كسي آنها را درك نميكند، خودزني معمولاً باعث به جا ماندن علامت يا صدمه به بافتها شده و ميتواند هريك از رفتارهاي بريدن، سوزاندن (يا «داغ زدن» با اشياي داغ)، سوراخ كردن يا خالكوبي كردن افراطي بر بدن، كندن پوست يا بازكردن دوباره زخمها و كندن مو (تريكوتيلومانيا)، كوبيدن سر به جايي، ضربه زدن (با چكش يا ديگر اشيا)، شكستن استخوان را شامل شود
***
مازوخيزم ميتواند در هر سني از قبل از نوجواني تا سالمندي انجام شود.
***
فاكتورهايي مانند سن، تاريخچه خانوادگي، نوع زندگي، مشكلات مربوط به بيماريهاي ذهني و سوءمصرف الكل ميتواند خطر اين اختلال را افزايش دهد
***
متأسفانه اغلب افرادي كه خودزني ميكنند نوجوان هستند و برخي مواقع خودآزاري بين افرادي متداول است كه در خانوادهاشان كسي خودكشي، خودزني يا اعمالي در رديف خود ويرانگري انجام داده است
***
انواع بيماري مازوخيزم
*
مازوخيزم رواني، مازوخيزم احساساتي و مازوخيزم جسمي يا فيزيولوژيكي
***
مازوخيزم رواني
*
مازوخيسم رواني
*
مبتلايان به اين نوع مازوخيسم، جز دشنام و خفت و خواري چيزي نميطلبند و زخم زبان، اهانت و ناسزا آنها را به اوج لذت ميرساند. البته بايد توجه داشت كه اين نوع مبتلايان هنگام آميزش جنسي، ميلي به تحمل آزار ندارند بلكه از شنيدن كلمات ركيك و اهانت آور، لذت ميبرند.
***
مازوخيزم احساساتي
*
بعضي از افراد مبتلا به مازوخيزم كه معمولا كم رو، جاهل و بي سواد هم هستند، از آشكار شدن انحراف خويش خودداري مي كنند و به درون خود پناه ميبرند.
*
اين افراد ميكوشند با تجسم صحنه هاي مختلف مازوخيزم از راه فكر و خيال، تمايلات غير عادي خود را ارضا كنند. اين دسته از منحرفان مازوخيزم را مازوخيزم هاي احساساتي و انحراف آنها را مازوخيزم احساساتي گويند.
***
مازوخيزم فيزيولوژيكي
*
مازوخيزم فيزيولوژيكي كه شديدترين و واقعي ترين نوع مازوخيزم است حالتي است كه انسان را وا ميدارد تا از احساس درد و رنج، لذت ببرد و بدن خود را با اشتياق در معرض زجر و درد و عذاب قرار دهد. براي شخصي كه به انحراف مازوخيزم فيزيولوژيكي مبتلاست، درد مفهوم ديگري از خود نشان ميدهد و حتي باعث لذت و شعف فرد ميشود.
*
مبتلايان به اين نوع مازوخيزم كه تعدادشان از مبتلايان به دو نوع ديگر بيشتر است، از آزار هاي بدني مانند شكنجه، پاره شدن پوست و گوشت و يا سوختن بدن خود لذت ميبرند و چنانچه اقدامي براي درمان آنها صورت نگيرد، سرانجام خود را از بين خواهند برد.
***
ملاكهاي تشخيصي مازوخيسم ( آزارخواهي جنسي )
DSM5
*
A– در طول يك دوره حداقل ۶ ماهه بطور شديد و مكرر رفتارها، اميال يا تخيلات برانگيزنده قوي جنسي مربوط به اعمال واقعي (غيروانمودي) تحقير شدن، كتك خوردن، به بند كشيده شدن يا هر عمل رنج آور ديگري ديده ميشود.
*
B– رفتارها، اميال و تخيلات جنسي سبب ناراحتي چشمگير باليني يا اختلال در كاركرد اجتماعي، شغلي يا ساير حوزههاي مهم كاركردي شخص ميشود.
***
سازمان بهداشت جهاني اين اختلال را بصورت تركيب با آزارخواهي جنسي به نام آزارگري آزارخواهي معرفي كرده است و ملاكهاي زير را براي اين انحراف جنسي دارد:
*
فرد تمايل دارد كه در جريان رابطه جنسي حداقل يكي از موارد زير را ايجاد يا دريافت كند:
*
درد
*
تحقير
*
به بند كشيدن
*
فعاليت آزارگري آزارخواهي مهمترين منبع تحريك جنسي است و يا براي اقناع جنسي ضروري است.
*
ملاكهاي كلي اختلال رجحان جنسي بايد موجود باشند:
*
فرد به طور مكرر دچار اميال يا تخيلات جنسي عميق مربوط به فعاليتها با اشيا غير عادي ميشود.
*
فرد بر اساس اين اميال غيرعادي عمل ميكند يا بر اثر آنها به ميزان زيادي دچار ناراحتي ميشود.
*
رجحان غيرعادي فرد حداقل ۶ ماه دوام يافته است.
***
حداقل سن براي گرفتن تشخيص اين اختلال ۱۹ سالگي ميباشد، هر چند در دوره ي كودكي و بلوغ در مورد شروع خيالپردازيهاي اين اختلال هم گزارش شده است. تداوم اين اختلال به ناراحتي ذهني، بيماري روان پزشكي، فزون خواهي جنسي و تكانشگري جنسي مرتبط ميباشد و به طور كلي روند اين اختلال با افزايش سن تغيير ميكند
***
درمان مازوخيسم سختتر از خودآزاري است، زيرا اختلال مازوخيسم پايدار است اما در خودآزاري فرد، درمان ميشود.
***
تشخيص خود آزاري روحي از خودآزاري جسمي بسيار مشكلتر است. براي نمونه فردي كه رژيم غذايي را رعايت نميكند خود آزاري جسمي و فردي كه به تفريح و نشاط خود اهميت نميدهد نيز خودآزاري روحي ميكند
***
گردآوري ابوالقاسم كريمي
پنج شنبه - ۲۴ مرداد ۱۳۹۸