منابع:
مركز مشاور دانشگاه تهران
ويكي پديا
فول فكر
باشگاه خبرنگاران جوان
مجله روان پزشكي و روان شناسي باليني ايران
چطور
1
بيماران مبتلا به اختلال شخصيت مرزي در مرز روان نژندي و روانپريشي قرار دارند و مشخصه آنها ناپايداري حالت عاطفي، خلق، رفتار، روابط ابژهاي، و خودانگاره آنهاست
2
افراد مبتلا به اين اختلال، خودانگاره (خودپندارهي) بسيار بيثباتي دارند، روابط ميانفرديشان نيز بسيار بيثبات است
3
آنان معمولاً سابقهي روابط شديد، اما پرآشوب دارند كه معمولاً آرمانيكردن مفرط دوستان يا معشوقها را شامل ميشود اما بعداً بهسرخوردگي و نااميدي ميانجامد 4
خشم شديد و نشانههاي بيثباتي عاطفي و اقدام هاي مكرر به خودكشي ويژگي هاي مهم اين اختلال است
5
بيثباتي عاطفي آنان همراه با سطح بالاي تكانشگري، اغلب به رفتارهاي خود ويرانگري مانند (رانندگي بيباك) منجر ميشود
6
اقدامات خودكشي، اغلبه شكل فريبكارانه، بخشي از تصوير باليني اين اختلال است. با اينحال، اينگونه اقدامات هميشه فريبكارانه نيستند. جرح خويشتن، ويژگي ديگر اين اختلال است. رفتار صدمهزدن به خود، با رهايييافتن از اضطراب يا ملالت ارتباط دارد
7
اين افراد، حساسيت زيادي به شرايط محيطي دارند. آنان ترسهاي شديد مربوط به طرد و رهاشدگي و خشم نامناسب را، حتي در حين مواجهه با يك جدايي كوتاهمدت واقعگرايانه و يا هنگاميكه تغييرات غيرقابل اجتناب در نقشهها پيشميآيد، تجربه ميكنند
8
اين افراد ممكن است بر اين باور باشند كه رهاشدگي يا طرد بهطور تلويحي به اين معناست كه آنان «بد» هستند. اين ترسهاي رهاشدگي، با عدم تحمل تنهايي و نياز به بودن با ديگران رابطه دارد. كوششهاي بيوقفهي آنان براي اجتناب از طرد و رهاشدگي، ممكن است شامل اعمال تكانشي همچون آسيبزدن به خود يا رفتارهاي انتحاري باشد
9
در مورد علل اين اختلال شخصيت به عوامل ژنتيك و مغزي و علل اكتسابي يا تجارب ناشاد در دوران كودكي اشاره شده است كه به نظر برخي روانشناسان هردو عامل و تعامل آن در ايجاد اين اختلال نقش دارد.اما نقش تجارب دوران كودكي خصوصاً سه سال اول عمر بسيار مهم است. بي ثباتي مادر به دلائل مختلف، طرد كودك و عدم وجود دلبستگي امن در دوران كودكي، درگيري بين والدين، تنبيه كودك و بي توجهي به احساسات او، طلاق والدين، والدين گرفتار و ناسازگار و...از علل اصلي اين اختلال شخصيت است
10
افراد مبتلا به اختلال شخصيت مرزي، داراي روابطي ناپايدار با خانواده، فاميل و دوستان خود هستند. اين افراد ممكن است سريعاً علاقه شديدي به يك فرد پيدا كنند و ناگهان از آن شخص متنفر شوند. هر گونه جدايي و يا تغيير در برنامه مورد انتظار، مي تواند يك واكنش شديد و احساس طرد را در بيمار مبتلا به اختلال شخصيت مرزي ايجاد كند. هنگامي كه اين افراد به يك چيز و يا كسي علاقه داشته باشند و آن چيز و يا آنكس از پيش آنها برود، احساس پوچي و انزوا مي كنند
11
پول خرج كردن بي رويه يكي از رفتارهاي افراد مبتلا به اختلال شخصيت مرزي مي باشد. روابط جنسي نامناسب، پرخوري و يا رانندگي كردن خطرزا از رفتارهاي پرخطر اين افراد مي باشد. اين رفتارها ناشي از تصور ضعيف فرد از خودش مي باشد
1
2 اين افراد براي فرار از مشكلات و يا آرام شدن، به مواد مخدر و مشروبات الكلي رو مي آورند
13
شرايط خارج از كنترل و يا ناچيز مي توانند افراد مبتلا به اختلال شخصيت مرزي را بسيار خشمگين كنند. براي مثال اگر والدين و يا همكاران براي مدت كوتاهي، به فرد مبتلا به اختلال شخصيت مرزي اعتنا نكنند، اين فرد از احساس طرد و انزوا، بسيار خشمگين مي شود
14
فرد مبتلا به اين اختلال مي تواند داراي علائم خطرناكي باشد و مشكلاتي را در ارتباط با تصوير بدن خود و عزت نفس داشته باشند. افراد مبتلا به اختلال شخصيت مرزي به خودشان صدمه مي زنند، مثل بريدن بدن خود با چاقو. حتي ممكن است فكر خودكشي كنند، در اين صورت بايد فوراً به روانپزشك مراجعه كنند
15
هنگامي كه اين افراد به يك چيز و يا كسي علاقه داشته باشند و آن چيز و يا آنكس از پيش آنها برود، احساس پوچي و انزوا مي كنند و توانايي مقابله كردن با اين احساس را ندارند. علائم اختلال شخصيت مرزي مي تواند شامل احساس بي ارزشي، بي عشقي و پوچي باشد.يك درمان جديد به نام رفتار دياليتيكي مي تواند براي افراد مبتلا مفيد باشد
16
خشم و ترس شديد در اين افراد از تنها ماندن سرچشمه مي گيرد. اين افراد حتي اگر تجسم كنند كه تنها هستند، دچار ترس و عصبانيت مي شوند. ترس از تنها بودن، يك مشكل جدي در روابط خانوادگي ايجاد مي كند. چگونه مي توان به افراد مبتلا به اختلال شخصيت مرزي كمك كرد؟ چندين روش موثر براي درمان اين اختلال وجود دارد. دارو درماني شامل: داروهاي ثابت كننده خلق و خو، داروهاي ضدجنون و ضد افسردگي مي توانند اين علائم را كنترل كنند. روش هاي مختلف مشاوره و درمان شامل روان درماني و يك درمان جديد كه به نام رفتار دياليتيكي خوانده مي شود نيز مي تواند براي افراد مبتلا به اختلال شخصيت مفيد باشد و بيماري آنها را كنترل كند. درمان هاي گروهي نيز مي تواند باعث شود افراد رفتارهاي خوب را جايگزين رفتارهاي بد كنند و به همسالان و ديگر بيماران نيز اين كار را ياد دهند
17
تاكنون هيچ مطالعهاي نشده كه ميزان قطعي شيوع اين اختلال را نشان دهد. اما به نظر ميرسد در يك تا دو درصد از جمعيت وجود داشته باشد و در زنها نيز دو برابر مردها شايع است
18
ملاكهاي تشخيصي DSM-IV-TR در مورد اختلال شخصيت مرزي ___ بيثباتي در روابط بين فردي، خودانگاره، و حالت عاطفي، و نيز آشكارا تكانشي بودن، به صورت الگويي نافذ و فراگير كه از اوايل بزرگسالي شروع شده باشد و در زمينههاي مختلف به چشم آيد، كه علامتش وجود حداقل پنج عدد از موارد زير است: ___ انجام تلاشهاي مضطربانه توأم با سراسيمگي براي اجتناب از ترك شدن واقعي يا تصوري. نكته: شامل رفتارهايي نظير خودكشي يا خودزني نميشود، اينها را جزء ملاك ۵ بايد برشمرد. ___ بيثبات و شديد بودن روابط فردي به صورت الگويي كه مشخصهاش تناوب ميان دو قطب افراطي است: آرمانينمايي و بيارزشنمايي. ___ اختلال و اشكال در هويت؛ بيثبات بودن واضح و دائم خودانگاره يا احساس فرد در مورد خودش. ___ تكانشي بودن لااقل در دو حوزه از حوزههايي كه بالقوه به فرد صدمه ميزنند. (مثلاً خرج كردن پول، روابط جنسي، سوء مصرف مواد، بيملاحظه رانندگي كردن، شكمبارگي). نكته: شامل رفتارهايي نظير خودكشي يا خودزني نميشود؛ اينها را جزء ملاك ۵ بايد برشمرد. ___ رفتار، ژست، يا تهديد به خودكشي به صورت مكرر، يا خود زنيهاي مكرر. ___ بيثباتي در حالت عاطفي به صورت واكنشپذيري آشكار خلق (مثل ملال، تحريكپذيري، يا اضطراب شديد و حملهاي [اپيزوديك] كه چند ساعتي طول بكشد و خيلي به ندرت هم بيش از چند روزي). ___ احساس پوچي مزمن. ___ نامتناسب و شديد بودن خشم يا دشواري در تسلط بر خشم (مثلاً تندخو شدنهاي پياپي، خشمگين بودن دائمي، نزاع كردنهاي مكرر). ___ بروز افكار بدگمانانه (پارانوييد) يا علايم شديد تجزيهاي به صورت گذرا و در مواقع فشار رواني (استرس).[ ___
19
بيماران دچار اختلال شخصيت مرزي تقريباً هميشه به نظر ميرسد كه در بحران به سر ميبرند. چرخشهاي سريع خلق در اينها شايع است: يك لحظه ممكن است نزاعطلب باشند، لحظهٔ بعد افسرده و لحظهاي ديگر شاكي از اين كه هيچ احساسي ندارند. اينگونه بيماران ممكن است حملات روانپريشي با عمر كوتاه داشته باشند كه اصطلاحاً حملات ميكروسايكوتيك خوانده ميشود، اما حملات شديد و تمامعيار روانپريشي در اينها ديده نميشود؛ در واقع علايم روانپريشي كه بيماران دچار اختلال شخصيت مرزي پيدا ميكنند، تقريباً هميشه محدود، گذرا، و مشكوك است. رفتار اينگونه بيماران بسيار غيرقابل پيشبيني است و از همين رو آنها تقريباً هيچ وقت به آن مقدار كارايي كه در توانشان هست، دست نمييابند. دردناك بودن ذاتي زندگي آنها در خودزنيهاي مكرر آنها مشهود است. اينگونه بيماران براي جلب كمك ديگران، ابراز خشم، يا براي كرخت كردن خود در برابر حالت عاطفي فلجكنندهاي كه دارند، ممكن است رگ دست خود را بزنند يا به اشكال ديگري خودزني كنند
20
بيماران دچار اختلال شخصيت مرزي چون احساس وابستگي و خصومت را همزمان دارند، روابط بين فرديشان آشفته و به هم ريختهاست. ممكن است به كسي كه احساس نزديكي با او ميكنند، وابسته شوند، و از طرف ديگر نسبت به دوستان صميمي خود هم اگر احساس سرخوردگي پيدا كنند، خشمي بسيار زياد ابراز ميكنند. بيماران دچار اختلال شخصيت مرزي نميتوانند تنهايي را تحمل كنند و براي تشفي خود حتيٰ به نحوي ديوانهوار به جستجوي ايجاد رابطه بر ميآيند، ولو اين رابطه براي خودشان ارضاكننده نباشد. آنها براي رفع تنهايي خود حتيٰ اگر ديري هم نپاييده باشد، با غريبهها دوست ميشوند يا به بيبندوباري ميافتند. آنها اغلب از احساس مزمن پوچي و بيحوصلگي و فقدان احساس هويتي يكدست (ابهام در هويت) شاكياند، و وقتي تحت فشار قرار ميگيرند، از اين شكايت ميكنند كه اكثر اوقات عليٰرغم ابراز شديد حالات عاطفي ديگر بسيار افسردهاند
21
نظريهٔ روانكاوي جامعترين تبيينها را براي اختلال شخصيت مرزي به دست دادهاست. بنا به اين نظريه اينگونه مردمان جاي پايي در دنياي واقعي استوار ميكنند اما هنگام مواجهه با تعارض، به جاي دفاعهاي پيشرفته از دفاعهاي ابتدايي تري از قبيل «انكار» سود ميجويند (كرنبرگ، ۱۹۷۹). شخصيتهاي مرزي به علت نارسايي در ارتباط با سرپرستان خود در دوران اوليه كودكي، نگرشي نارسا و نابسنده از خويشتن و ديگران دارند. سرپرستان آنان از وابسته بودن كودك به خويش بيشتر خرسند ميشوند، و بنابراين نه تنها او را براي رسيدن به احساس تفرد و استقلال تشويق و ترغيب نميكنند بلكه حتي ممكن است اين قبيل تلاش و كوشش كودك را با تنبيه روبرو سازند. به اين ترتيب است كه اينگونه مردمان هرگز يادنميگيرند كه نگرش به خود را به صورت تمام و كمال متمايز از نظر ديگران سازند. همين امر موجب حساسيت افراطي آنان به نگرش ديگران دربارهٔ خودشان، و امكان وادادن و تسليم به مردمان ديگر ميشود. بر اين اساس، وقتي احساس كنند ديگران طردشان كردهاند، خودشان هم خود را طرد كرده و دست به تنبيه و جرح خويشتن ميزنند. _ كساني كه اختلال شخصيت مرزي دارند علاوه بر نارسايي ياد شده، هرگز نتوانستهاند جنبههاي مثبت و منفي خودپنداره ي خويش يا برداشت از ديگران را يكپارچه كنند. علت اين امر در رفتار سرپرستان آنها در دوران كودكي آنان است كه هرگاه كودك وابسته به آنان و تسليم آنان باشد او را با پاداش مواجه ميسازند اما تلاشهاي كودك را براي استقلال و جداشدن از سرپرست با خصومت و طرد روبرو ميكنند. به اين ترتيب است كه شخصيتهاي مرزي خودشان و ديگران را به صورت «يكپارچه خوب» يا «سراسر بد» ميبينند و بين اين دو در ترديد ميمانند. اين فرايند را «دوپارگي» ناميدهاند. تغييرپذيري و نوسان هيجانها و نگرش به روابط شان برخاسته از همين دوپارگي است. پژوهشهاي ديگري دربارهٔ مردمانِ گرفتار اين اختلال نشان از پيشينه بهرهكشي جسماني و جنسي از آنان در كودكي دارد (پري؛ ۱۹۹۳). اين قبيل بهرهكشي منجر به اختلالهايي در تشكيل خودانگاره شخص شده و همين اختلالها به زعم غالب نظريه پردازان، هسته مركزي در اختلال شخصيت مرزي را ميسازد. علاوه بر اين، وقتي والدين يا سرپرستان كودك گاهي بهرهكش و گاهي پر از محبت و عطوفت باشند اين نوسان، خود ميتواند موجب بياعتمادي عميق كودك به ديگران و گرايش به يكپارچه خوب يا سراسر بد دانستن ديگران گردد
22
افتراق بيماران مرزي از اسكيزوفرن بر اين اساس ممكن است كه در بيماران مرزي، حملات روانپريشي، اختلال فكر، يا ساير علايم كلاسيك اسكيزوفرني، هيچ وقت به مدت طولاني وجود ندارد. بيماران دچار اختلال شخصيت اسكيزوتايپي نيز نحوه تفكري بسيار منحصر به فرد، افكاري عجيب، و افكار مكرر انتساب به خود دارند. مشخصه بيماران مبتلا به اختلال شخصيت پارانوئيد، وجود شكاكيت مفرط است. بيماران دچار اختلال شخصيت مرزي عموماً احساس مزمن پوچي و حملههاي كم دوام روانپريشي دارند؛ تكانشي عمل ميكنند و توقع روابطي غير متعارف دارند؛ ممكن است خودزني كنند و دست به خودكشيهايي فريبكارانه بزنند
23
اختلال شخصيت مرزي بيش از ۱,۶ درصد از مردم آمريكا را تحت تاثير قرار داده است
24
همه ي ما در درون خود يك فرد منتقد داريم، اما افراد با اختلال شخصيت مرزي دائماً با شك و ترديد فراوان، از درون به مبارزه با خود مي پردازند. اين افراد داراي عزت نفس فوق العاده متزلزل هستند، بنابراين براي شناسايي هويت خود به شدت به ستايش و تاييد خارجي وابستگي دارند. اين بيماران حس پايين تر بودن نسبت به سايرين و كامل نبودن دارند و ممكن است براي جبران اين احساس از اعمال و رفتار ديگران تقليد كنند چرا كه استقلال و اعتماد به نفس آنان مختل شده است
25
اين كه شما تمام زندگي خود را با جزييات برنامه ريزي نكنيد كاملاً طبيعي است، ولي اكثر مردم حداقل اهداف و آرزوهاي كلي براي آينده ي خود دارند. افراد با اختلال شخصيت مرزي اغلب فاقد هر گونه جهت گيري براي آينده هستند. آنها معمولاً خواسته اي براي آينده ي زندگيشان و برنامه ريزي خاصي براي كارها و اهداف خود ندارند 26
در افراد با اختلال شخصيت مرزي، حس ديدن خود از بيرون و ديدن ديگران از درون وجود ندارد. به عبارت ديگر، اين افراد فاقد حس خود آگاهي و حس همدردي مي باشند. آنها متوجه اين موضوع نيستند كه رفتارشان چه تاثيري بر ديگران خواهد گذاشت، بنابراين وقتي كه از كنترل خارج شوند دركي از اين كه باعث استرس و ناراحتي اطرافيان خود مي شوند ندارند. اين مشكل باعث مي شود اين افراد رابطه ي احساسي بلند مدت موفقي نيز نداشته باشند
27
مبتلايان به اختلال شخصيت مرزي پي در پي خود را در روابط خشونت آميز فيزيكي و يا احساسي مي يابند. در بسياري موارد، آنها به سوي شركايي جذب مي شوند كه اميدوار هستند بتوانند نيازهايي كه در كودكي آنها برآورده نشده را ارضا كنند. اين تمايل اغلب منجر به ماندن آنها در روابط سمي مي شود. آنها همچنين در روابطشان بيش از حد نيازمند و غير قابل اعتماد هستند. در واقع اضطراب شديد اين افراد از ترس از دست دادن نزديكانشان باعث مي شود به دست خود كاري كنند كه واقعاً اطرافيانشان را از دست بدهند
28
همه ي ما ممكن است هر از گاهي بسته به شرايط مضطرب شويم، اما اضطراب در بيماران اختلال شخصيت مرزي با احساسات شديد عصبي، تنش، وحشت و رفتارهاي نامناسب همراه ميشود. اين احساسات اغلب به عنوان يك پاسخ فوق العاده حساس به رفتار و اقدامات ديگران به وجود مي آيد. بيماران اين اختلال احتياج شديدي به دوست داشته شدن و مورد توجه قرار گرفتن دارند و عدم پاسخگويي به اين نياز، آنها را بسيار مضطرب ميسازد
29
ترس تنها ماندن، طرد شدن و يا رها شدن از نشانه هاي اختلال شخصيت مرزي است. اين ناامني واكنش هاي غير منطقي و رفتارهاي حسودانه و پارانوئيدي را ممكن مي سازد. رفتارهايي مانند چك كردن ايميل و پيامك هاي شريك خود براي يافتن سرنخ هايي از طرد شدن. عدم امنيت حتي ميتواند منجر به رفتارهاي افراطي و عملي نيز بشود. به عنوان مثال يك بيمار شخصيت مرزي ممكن است به شريك خود بگويد اگر در زماني كه مقرر است زنگ نزند اقدام به خودكشي مي كند
30
اختلال شخصيت مرزي اغلب با بيماري افسردگي اشتباه گرفته مي شود. البته افسردگي در مبتلايان به اين اختلال بسيار شايع است، ولي تفاوت اين دو بيماري در اين است كه در اختلال شخصيت مرزي مبتلايان، افسردگي بسيار شديدي را تجربه مي كنند و دائماً فكر مي كنند كه هيچ ارزشي ندارند و هيچ چيز در دنيا برايشان مهم نيست 31
يك نمونه از نوسانات خلقي، افزايش ناگهاني تمايلات جنسي در مبتلايان به اختلال شخصيت مرزي است كه باعث مي شود با اختلال دو قطبي اشتباه گرفته شود. اما در اختلال دو قطبي، اين تمايلات ممكن است يك هفته و يا بيشتر طول بكشد، در حالي كه در اختلال شخصيت مرزي نوسانات خلقي به سرعت و در پاسخ به محرك هاي بيروني رخ مي دهد
32
براي افراد داراي اين اختلال خشم و واكنش اغراق آميز به رويدادها بسيار رايج است. به عنوان مثال اگر به جاي ساعت ۷، ساعت ۷:۳۰ از خواب بيدار شوند ممكن است به شريكشان فحاشي و او را تهديد به ترك كنند. اين افراد هيچ گاه خود را مسئول اشتباه خود نميدانند و همواره ديگران را سرزنش مي كنند
33
اين افراد ممكن است به طور ناگهاني مبلغ هنگفتي از پولشان را بيهوده هدر دهند و يا رفتارهاي جنسي پر خطر داشته باشند. آنها بسيار ريسك مي كنند و متوجه پيامدهاي اقداماتشان نيستند
34
نرخ بالايي از ايده ها و تلاش هاي خودكشي مربوط به جمعيت مبتلايان به اختلال شخصيت مرزي مي باشد. از جايي كه اين افراد بر اقداماتشان كنترلي ندارند، خطر اقدام خودكشي بيشتر تهديدشان ميكند. آنها خودكشي را يك دليل منطقي براي رهايي از افسردگي و ساير مشكلاتشان ميدانند
35
چگونه مي توانيد تشخيص دهيد كه دچار اختلال شخصيت مرزي هستيد؟ ___ مطابق معيارهاي موجود بايد دستكم پنج نشانه از نشانه هاي زير را داشته باشيد: _______________ احساس هراس شديد از تنها ماندن ___ احساس مكرر تهي بودن ___ تصويري مغشوش يا بيثبات از خود داشتن ___ نوسان شديد ميان حالات عاطفي، آزردگي شديد، اضطراب يا افسردگي كه چند ساعت، حداكثر چند روز، دوام يابد. ___ روابط پرتلاطم كه ميان ستايش شديد و حقيرپنداشتن مفرط در نوسان است. ___ خشم شديد و تند كه در تناسب با علت آن نيست. ___ تصورات كوتاه مدت مبتني بر سوء ظن اغراق آميز يا احساس گذراي غيرواقعي بودن. ___ برانگيختگي بدون تامل كه براي نمونه اعتياد به مواد مخدر، اعتياد جنسي، اعتياد به خوردن يا اعتياد به پول خرج كردن به وجود مي آورد. ___ خود آسيب رساني، فكر خودكشي، صحبت كردن در باره خودكشي و برنامه ريزي براي خودكشي. حتي در صورتي كه اين علايم را تشخيص بدهيد، به اين معني نيست كه مبتلا به اي آي پي اس هستيد. اطلاع از ابتلا به اي آي پي اس نيازمند ارزيابي حرفهاي است. حايز اهميت است كه مشخص شود كه علائم شما معلول عوامل ديگري نيست
36
اختلال شخصيت يعني داشتن مجموعهاي از صفتهاي شخصيتيِ بادوام كه در جنبههاي مختلف زندگي ديده ميشوند، در طول زمان ثبات دارند و باعث ميشوند فرد در زندگي عاطفي، شغلي، روابط بينفردي و ديگر بخشهاي زندگياش به مشكل بربخورد و اذيت شود
37
سختترين بخش زندگي براي شخصيتهاي مرزي، روابط بينفردي است. فرقي نميكند اين رابطه با مادر و پرستار و رفيق باشد يا رابطهاي عاشقانه. شخصيتهاي مرزي، خدايان نگاه صفروصدي به وقايعاند. يك روز طرف مقابل را تا عرش بالا ميبرند و چنين شخصي برايشان ميشود بهترين انسان روي كرهي زمين: دوست دارند تا ميشود با او وقت بگذرانند، صميمي شوند و حتي شايد همان اول آشنايي، او را در خصوصيترين مسائل زندگيشان سهيم كنند. اما هنوز مدتي نگذشته كه آسمان و زمين جابهجا ميشوند: همان انسان بهشتي، در ذهنشان ميشود بدترين، پستترين و بيارزشترين آدم دنيا! چرا؟ چون در ذهن شخصيت مرزي، آن فرد بهاندازهيكافي براي او اهميت قائل نشده، آنقدر كه بايد برايش مايه نگذاشته و خلاصه در كنارش نبوده است
38
بعضي افرادِ مرزي، افرادي تكانشي هستند؛ اين يعني خيلي ناگهاني به ذهنشان خطور ميكند كه فلان كار را انجام بدهند و بلافاصله بدون فكركردن، همانجا عملياش ميكنند. مثلا ممكن است در حين رانندگي وسط شهر، پا را بگذارند روي گاز و با سرعتِ جادهي بينشهري شروع كنند به ويراژدادن وسط خيابان كوچك شهر. بيشترِ كساني كه اختلال شخصيت مرزي دارند، حوصلهشان خيلي زود سرميرود. همين باعث ميشود كارهاي تكانشيشان از نوع خطرناك باشد تا ايجاد هيجان كند، مثلا همين رانندگي غيرعادي، مصرف مواد مخدر، قمار يا روابط جنسي پرخطر. البته همهي مرزيها هم دنبال كارهاي پرخطر نميروند، بلكه برخي مرزيها ممكن است خريدهاي يكهويي بكنند يا اينكه بعضي وقتهاي خاص، يكدفعه و بدون اينكه گرسنه باشند، شروع كنند به پرخوري
39
ملغمهي مشكلاتي كه شخصيتهاي مرزي دارند، باعث ميشود برخي اوقات در كنترل خشمشان دچار مشكل شوند. وقتي مسئلهي عصبانيكنندهاي پيش ميآيد، افراد مرزي ممكن است نسبتبه بقيهي افراد، خيلي بيشتر به موضوع واكنش نشان بدهند يا اينكه خيلي سريعتر خشمشان فوران كند. اين فورانها بهخصوص وقتي پيش ميآيد كه كسي دست روي نقاط حساس آنها بگذارد، يعني كاري كند كه فرد مرزي فكر كند مورد بياعتنايي قرار گرفته يا اينكه عزيزش دارد او را ترك ميكند
40
درمان اختلال شخصيت مرزي نياز به مهارت كافي دارد، بنابراين بهتر است حتما به روانشناسي مراجعه كنيد كه مطمئنيد كارش را بلد است
_________
گردآوري: ابوالقاسم كريمي 17 / آبان / 1398