داستان انگيزشي7

مشاور شركت بيمه پارسيان

داستان انگيزشي7

۲۸ بازديد ۰ نظر

مرد جواني از سقراط رمز موفقيت را پرسيد كه چيست. سقراط به مرد جوان گفت كه صبح روز بعد به نزديكي رودخانه بيايد. هر دو حاضر شدند. سقراط از مرد جوان خواست كه همراه او وارد رودخانه شود. وقتي وارد رودخانه شدند و آب به زير گردنشان رسيد سقراط با زير آب بردن سر مرد جوان، او را شگفت زده كرد. مرد تلاش مي‌كرد تا خود را رها كند اما سقراط قوي‌تر بود و او را تا زماني كه رنگ صورتش كبود شد محكم نگاه داشت. سقراط سر مرد جوان را از آب خارج كرد و اولين كاري كه مرد جوان انجام داد كشيدن يك نفس عميق بود. سقراط از او پرسيد: «در آن وضعيت تنها چيزي كه مي‌خواستي چه بود؟» پسر جواب داد: «هوا» سقراط گفت: «اين راز موفقيت است! اگر همان طور كه هوا را مي‌خواستي در جستجوي موفقيت هم باشي به دستش خواهي آورد. رمز ديگري وجود ندارد.»


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد