غزل ناب

مشاور شركت بيمه پارسيان

غزل ناب

۲۶ بازديد ۰ نظر

سر هر جاده منم ، چشم به راهي كه تويي

شب و روزم شده چشمان سياهي كه تويي

 

بنــدبازي وســـط معــــــركه ام ، واي اگــــر

روي دوشـم بنشيند پر كاهي كه تويــي !

 

زير پايم پلي از موست ، ولــي زل زده ام

بين چشمان تماشا به نگاهـي كه تويــي

 

كور كرده ست مرا عشــــق و سر راهـم باز

باز كرده ست دهان حلقه ي چاهي كه تويي

 

نيست كم وسوسه اي سيب بهشت ، اما من

دستم آغشتــــه به نارنج گناهي كه تويي

 

 

پانته آ صفايي


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد