دنياش هر ساعت عوض ميشه
عشقش مثه دنياش ميمونه
ميبوسم اما ميره از يادش
ميبوسه اما جاش ميمونه
من راجب آيندمون ميگم
اون آرزوهاشم عوض كرده
من رنگ دلخواهش رو ميپوشم
اون رنگ موهاشم عوض كرده
سرماي دستاش از زمستون نيست
تمامشون شبيه همديگن
من بارها ديدم ، فقط اون نيست
زن ها چقد راحت دروغ ميگن ...
داستان كوتاه آموزنده
داستان كوتاه آموزنده71
داستان كوتاه آموزنده61