بايد كه ز داغم خبري داشته باشد
هر مرد كه با خود جگري داشته باشد
حالم چو دليريست كه از بخت بد خويش
در لشكر دشمن پسري داشته باشد !
حالم چو درختيست كه يك شاخه نا اهل
بازيچهي دست تبري داشته باشد
سخت است پيمبر شده باشي و ببيني
فرزند تو دين دگري داشته باشد !
آويخته از گردن من شاهكليدي
اين كاخ كهن بي كه دري داشته باشد
سردرگميام داد گره در گره اندوه
خوشبخت كلافي كه سري داشته باشد !