من آفتابِ درخشان و ماهِ تابان را
بهين طراوتِ سرسبزيِ بهاران را
زلالِ زمزمۀ روشنانِ باران را
درود خواهم گفت
صفايِ باغ و چمن
دشت و كوهساران را ؛
و من ...
چو ساقۀ نورُسته باز خواهم رُست
و در تمامي اشياءِ پاكِ تجريدي
وجود گمشده اي را
دوباره خواهم جُست.
من آفتابِ درخشان و ماهِ تابان را
بهين طراوتِ سرسبزيِ بهاران را
زلالِ زمزمۀ روشنانِ باران را
درود خواهم گفت
صفايِ باغ و چمن
دشت و كوهساران را ؛
و من ...
چو ساقۀ نورُسته باز خواهم رُست
و در تمامي اشياءِ پاكِ تجريدي
وجود گمشده اي را
دوباره خواهم جُست.