راه مي روي
روي خط خطي هاي پيراهنم
اين طرف تر از سلسله اعصابم
هر جا كه پايت برسد
و كفش هايت را
مي كشي
هنوز ...
آنقدرها نرفته اي
كه بگويم
دوستت ندارم.