مهدي سهيلي

مشاور شركت بيمه پارسيان

مهدي سهيلي

۳۰ بازديد ۰ نظر

آشفته دلان را هوس خواب نباشد

شوري كه به درياست به مرداب نباشد

 

 هرگز مژه برهم ننهد عاشق صادق

آن را كه به دل عشق بود خواب نباشد

 

در پيش قدت كيست كه از پا ننشيند

يا زلف تو را بيند و بيتاب نباشد؟!

 

چشمان تو در آينۀ اشك چه زيباست

نرگس شود افسرده چو در آب نباشد

 

گفتم شب مهتاب بيا نازكنان گفت

آنجا كه منم حاجت مهتاب نباشد


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد