چهرۀ عشق چنين محو نبود از آغاز
محرمي نيست كه پنهان شده در پردۀ راز
همه گويند چرا اهل دلي پيدا نيست
هست اما اگرت ديدۀ دل باشد باز
عشق راهي است كه پيمودن آن آسان نيست
با غمي ژرف شود خاطر عاشق دمساز
نيست در راه، قراري و زماني آرام
رفت بايد به مسيري همه در شيب و فراز
راه خونين دل از وادي جان مي گذرد
گذري نيست از اين راه مگر با پرواز