هادي محرابي

مشاور شركت بيمه پارسيان

هادي محرابي

۳۰ بازديد ۰ نظر

يك اتفاق تلخ غم انگيز در تو بود

يا ردپاي زخمي پاييز در تو بود

 

شيطان نشسته بود كه سيبي بچيني و

ويران كند تو را و هر آن چيز در تو بود

 

بادام چشم كه خون مي كني به پا

قوم مغول، وراثت چنگيز در تو بود

 

گاهي كه شمس در بدنم شعله مي كشيد

رقص سماع و چرخش تبريز در تو بود

 

از من بگير دست خودت را برقص باز

حالا كه اين معاشقه يكريز در تو بود

 

هر روز رو به روي خودم زجه مي زنم

اين سرنوشت تلخ بلاخيز در تو بود

 

گفتي تمام كن غزلت را دلم گرفت

پايان نيمه كارۀ آن نيز در تو بود


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد