قيصر امين پور

مشاور شركت بيمه پارسيان

قيصر امين پور

۳۱ بازديد ۰ نظر

بيا مرا ببر اي عشق با خودت به سفر

مرا ز خويش بگير و مرا ز خويش ببر


مرا به حيطۀ محض حريق دعوت كن

به لحظه لحظۀ پيش از شروع خاكستر


به آستانۀ برخورد ناگهان دو چشم

به لحظه‌هاي پس از صاعقه، پس از تندر

 

به شب‌نشيني شبنم، به جشنوارۀ اشك

به ميهماني پر چشم و گونۀ تر


به نبض آبي تبدار در شبي بي تاب

به چشم روشن و بيدار خسته از بستر


من از تو بالي بالا بلند مي‌خواهم

من از تو تنها بالي بلند و بالا پر


من از تو يال سمندي، سهند مانندي

بلند يالي از آشفتگي پريشان‌تر


دلم ز دست زمين و زمان به تنگ آمد

مرا ببر به زمين و زمانه‌اي ديگر


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد