دانه مي دهم
گنجشك هاي صبحگاهي را
پشت پنجره ام
از خرده شعرهايي كه شب
از دست هاي تو
مي ريزد بر بي خوابي ها
و بالش لبريز از اميدم.
دانه مي دهم
گنجشك هاي صبحگاهي را
پشت پنجره ام
از خرده شعرهايي كه شب
از دست هاي تو
مي ريزد بر بي خوابي ها
و بالش لبريز از اميدم.