ياد رخسار ترا در دل نهان داريم ما در دل دوزخ بهشت جاودان داريم ما در چنين راهي كه مردان توشه از دل كردهاند ساده لوحي بين كه فكر آب و نان داريم ما منزل ما همركاب ماست هر جا ميرويم در سفرها طالع ريگ روان داريم ما چيست خاك تيره تا باشد تماشاگاه ما؟ سيرها در خويشتن چون آسمان داريم ما قسمت ما چون كمان از صيد خود خميازهاي است هر چه داريم از براي ديگران داريم ما همت پيران دليل ماست هر جا ميرويم قوت پرواز چون تيره از كمان داريم ما گر چه غير از سايه ما را نيست ديگر ميوهاي منت روي زمين بر باغبان داريم ما گر چه صائب دست ما خالي است از نقد جهان چون جرس آوازهاي در كاروان داريم ما
ياد رخسار ترا در دل نهان داريم ما در دل دوزخ بهشت جاودان داريم ما در چنين راهي كه مردان توشه از دل كردهاند ساده لوحي بين كه فكر آب و نان داريم ما منزل ما همركاب ماست هر جا ميرويم در سفرها طالع ريگ روان داريم ما چيست خاك تيره تا باشد تماشاگاه ما؟ سيرها در خويشتن چون آسمان داريم ما قسمت ما چون كمان از صيد خود خميازهاي است هر چه داريم از براي ديگران داريم ما همت پيران دليل ماست هر جا ميرويم قوت پرواز چون تيره از كمان داريم ما گر چه غير از سايه ما را نيست ديگر ميوهاي منت روي زمين بر باغبان داريم ما گر چه صائب دست ما خالي است از نقد جهان چون جرس آوازهاي در كاروان داريم ما
تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد