جملات دكتر شريعتي در مورد امام حسين

مشاور شركت بيمه پارسيان

جملات دكتر شريعتي در مورد امام حسين

۳۲ بازديد ۰ نظر

حسين بيشتر از آب تشنه ي لبيك بود.افسوس كه به جاي افكارش، زخم هاي تنش را نشانمان دادند و بزرگترين دردش را بي آبي ناميدند.
*
*
“… در عجب‌ام از مردمي كه،
خود زير شلاق ظلم و ستم زندگي مي‌كنند،
و بر حسين‌ي مي‌گريند كه آزادانه زيست و آزادانه مرد…”
*
*

حسين, كسي است كه به آزادي روح داده و به «بعضي ها» نان.
*
*

ما داستان كربلا را از روز تاسوعا مي دانيم و عصر عاشورا ختمش مي كنيم؛ بعد ديگر نمي دانيم چه شد! داستان كربلا, نه از آغاز تاسوعا و يا محرم شروع مي شود و نه به عصر عاشورا و اربعين تمام مي شود. اين است كه از دو طرف قيچي اش كرديم و آن را از معني انداختيم, مثل قلبي كه از داخل بدن در بياوريم, كه ديگر قلب نيست. بايد قلب را در اين سينه و اندام بزرگ بشري و در تسلسل عظيم يك دست تاريخ انسان بگذاريم؛ و آن وقت تپش پيدا مي كند و آن وقت خون “حسين”, خون مي شود. اما الان از آن ماده تخديري درست كرده ايم.
*
*

“… و حسين، وارث آدم، كه به بني‌آدم زيستن داد، و وارث پيامبران بزرگ، كه به انسان، “چگونه بايد زيست” را آموختند، اكنون آماده است تا، در اين روزگار، به فرزندان آدم، “چگونه بايد مرد” را بياموزد!…”

*
*
حسين (ع) يك درس بزرگ‌تر ازشهادتش به ما داده است و آن نيمه‌تمام گذاشتن حج و به سوي شهادت رفتن است. مراسم حج را به پايان نمي‌برد تا به همه حج‌گزاران تاريخ، نمازگزاران تاريخ، مؤمنان به سنت ابراهيم، بياموزد كه اگر هدف نباشد، اگر حسين (ع) نباشد و اگر يزيد باشد، چرخيدن بر گرد خانه خدا، با خانه بت، مساوي است.

*
*

فتواى حسين اين است: آرى! در نتوانستن نيز بايستن هست.
*
*

مسؤوليت شيعه بودن يعني چه، مسؤوليت آزاده انسان بودن يعني چه، بايد بداند كه در نبرد هميشه تاريخ و هميشه زمان و همه جاي زمين ـ كه همه صحنه‌ها كربلاست، و همه ماهها محرم و همه روزها عاشورا ـ بايد انتخاب كنند: يا خون را، يا پيام را، يا حسين بودن يا زينب بودن را، يا آن‌چنان مردن را، يا اين‌چنين ماندن را …
*
*

اين كه حسين (ع) فرياد مي‌زند:آيا كسي هست كه مرا ياري كند و انتقام كشد؟» «هل من ناصر ينصرني؟» مگر نمي داند كه كسي نيست كه او را ياري كند و انتقام گيرد؟ اين سؤال، ‌سؤال از تاريخ فرداي بشري است و اين پرسش از آينده است و از همه ماست.
*
*

آنان كه رفتند، كاري حسيني كردند. آنان كه ماندند بايد كاري زينبي كنند، وگرنه يزيدي‌اند.
*
*

“آنها كه تن به هر ذلتى مى ‏دهند تا زنده بمانند، مرده‏ هاى خاموش و پليد تاريخند و ببينيد آيا كسانى كه سخاوتمندانه با حسين به قتلگاه خويش آمده ‏اند و مرگ خويش را انتخاب كرده ‏اند – در حالى كه صدها گريزگاه آبرومندانه براى ماندنشان بود و صدها توجيه شرعى و دينى براى زنده ماندن شان بود – توجيه و تأويل نكرده ‏اند و مرده‏ اند، اينها زنده هستند؟ آيا آنها كه براى ماندن‏شان تن به ذلت و پستى، رها كردن حسين و تحمل كردن يزيد دادند، كدام هنوز زنده ‏اند؟ *


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد