گلچين اشعار زيبا در باره امام حسين (ع)

۳۵ بازديد ۰ نظر

باز طوفاني شده درياي دل

موج سر بر ساحل غم ميزند
باز هم خورشيد رنگ خون گرفت
بر زمين نقشي ز ماتم ميزند


باز جام ديده ها لبريز شد
باز زخم سينه ها سر باز كرد
در ميان ناله و اندوه و اشك
حنجرم فريادها آغاز كرد


مي نويسم شرح اين غم نامه را
داستان مشك و اشك و تير را
مي نويسم از سري كز عشق دوست
كرد حيران تيغه شمشير را


گوئيا با آن همه بيگانگي
آب هم با تشنگان بيگانه بود
در ميان آن همه نامردمي
اشك آب و ديده ها پيمانه بود


تيغ ناپاكان برآمد از نيام
خون پاكي دشت را سيراب كرد
خون خورشيد است بر روي زمين
كآسمان تشنه را سيراب كرد


مي شود خورشيد را انكار كرد؟
زير سم اسبها در خاك كرد؟
مي شود آيا كه نقش عشق را
از درون سينه هامان پاك كرد؟


گر نشان عشق را گم كرده ايم
در ميان آتش آن خيمه هاست
گر به دنبال حقيقت ميرويم
حق همينجا حق به روي نيزه هاست


گريه ها بر حال خود بايد كنيم
او كه خندان رفت چون آزاد شد
ما سكوت مرگباري كرده ايم
....او براي قرنها فرياد شد

بازهم در ماتم روي حسين
باز هم در سوگ آن آلاله ايم
يادتان باشد حيات عشق را
وامدار خون سرخ لاله ايم
    ***


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد