شام غريبان زينب چه غروبيست خدا

مشاور شركت بيمه پارسيان

شام غريبان زينب چه غروبيست خدا

۳۴ بازديد ۰ نظر
شام غريبان-زبان حال زينب كيري(س)

چه غروبيست خدا، دلگير است

زينب از زندگي خود،سير است
سوي مقتل كه نظر افكندم
نيزه ها خورده ،تنت تكثير است
آمدم بوسه بگيرم،صد حيف
من رسيدم ولي يا رب،دير است
تو كجا ،گودي گودال كجا
پيكرت سجده گه شمشير است
زخم ها در بدنت حيرانند
هر طرف مي نگرم يك تير است
حال بايد بروم تا كوفه
ليك در مقتل تو،دل، گير است
غيرت الله ،بيا و بنِگر
اشك هايم به سما ،تبخير است
خواستم بر بدنت خون گريم
مزد من ،اين غل و اين زنجير است
چاره اي نيست غريب مادر
خواب جدم ،به خدا تعبير است
سر ساقي و سر پاك شما
از نوكِ نيزه مرا تفسير است


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد