پرنده ها

مشاور شركت بيمه پارسيان

پرنده ها

۳۵ بازديد ۰ نظر

هواي شعري تازه بر سرم زده بود

پنجرۀ اتاقم را باز كردم

بيرون

برف و بوران بيداد مي كرد

 مثل هميشه يك جفت پرنده

ازروي شاخه هاي يخ زدۀ درختي در آن روبرو 

زل زده بودند به پنجرۀ اتاق من

اين بار من از آنها الهام نگرفتم

         مفتون زيبايي نشدم

شعري نسرودم

اين بارفقط

 آنها را به يك مشت دانۀ ناقابل

 مهمان كردم



تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد