باد ما را با خود خواهد برد (فروغ فرخزاد)

۲۹ بازديد ۰ نظر
در شب كوچك من افسوس

باد با يرگ درختان ميعادي دارد

در شب كوچك من دلهره ويراني ست

گوش كن...

وزش ظلمت را مي شنوي؟

من غريبانه به اين خوشبختي مي نگرم

من به نوميدي خود معتادم

گوش كن...

وزش باد را ميشنوي؟

در شب اكنون چيزي مي كذرد

ماه سرخست و مشوش

و بر اين بام كه هر لحظه در او بيم فرو ريختن است

ابرها همچون انبوه عزاداران

لحظه باريدن را گويي منتظرند

لحظه اي

و پس از آن هيچ

پشت اين پنجره شب دارد مي لرزد

و زمين دارد

باز مي ماند از چرخش

پشت اين پنجره يك نامعلوم

نگران من و توست

اي سراپايت سبز

دستهايت را چون خاطره اي سوزان در دستان عاشق من

بگذار

و لبانت را چون حسي گرم از هستي

به نوازش هاي لبهاي عاشق من بسپار

باد ما را با خود خواهد برد


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد