از حال من مپرس كه بسيار خسته ام

مشاور شركت بيمه پارسيان

از حال من مپرس كه بسيار خسته ام

۳۰ بازديد ۰ نظر
از زندگي از اين همه تكرار خسته ام

از هاي و هوي كوچه و بازار خسته ام

 

تن خسته سوي خانه دل خسته مي كشم

وايا از اين حصار دل آزار خسته ام

 

دل گيرم از خموشي تقويم روي ميز

از دنگ دنگ ساعت ديوار خسته ام

 

از او كه گفت يار تو هستم ولي نبود

از خود كه زخم خورده ام از يار خسته ام

 

با خويش در ستيزم و از دوست در گريز

از حال من مپرس كه بسيار خسته ام             (استاد محمد علي بهمني)


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد