يادمان باشد به دل كوزه آب، كه بدان سنگ شكست
بستي از روي محبّت بزنيم
تا اگر آب در آ…ن سينه پاكش ريزند…آبرويش نرود
يادمان باشد فردا حتماً، ناز گل را بكشيم
حق به شب بو بدهيم
و نخنديم ديگر به تركهاي دل هر گلدان
وبه انگشت نخي خواهيم بست، تا فراموش نگردد فردا
زندگي شيرين است
زندگي بايد كرد
و بدانم كه شبي، خواهم رفت
و شبي هست كه نباشد پس از آن، فردايي
بستي از روي محبّت بزنيم
تا اگر آب در آ…ن سينه پاكش ريزند…آبرويش نرود
يادمان باشد فردا حتماً، ناز گل را بكشيم
حق به شب بو بدهيم
و نخنديم ديگر به تركهاي دل هر گلدان
وبه انگشت نخي خواهيم بست، تا فراموش نگردد فردا
زندگي شيرين است
زندگي بايد كرد
و بدانم كه شبي، خواهم رفت
و شبي هست كه نباشد پس از آن، فردايي
فروغ فرخزاد …