اي هدهد صبا به سبا ميفرستمت
بنگر كه از كجا به كجا ميفرستمت
حيف است طايري چو تو در خاكدان غم
زين جا به آشيان وفا ميفرستمت
در راه عشق مرحله قرب و بعد نيست
ميبينمت عيان و دعا ميفرستمت
هر صبح و شام قافلهاي از دعاي خير
در صحبت شمال و صبا ميفرستمت
تا لشكر غمت نكند ملك دل خراب
جان عزيز خود به نوا ميفرستمت
اي غايب از نظر كه شدي همنشين دل
ميگويمت دعا و ثنا ميفرستمت
در روي خود تفرج صنع خداي كن
كيينه خداي نما ميفرستمت
تا مطربان ز شوق منت آگهي دهند
قول و غزل به ساز و نوا ميفرستمت
ساقي بيا كه هاتف غيبم به مژده گفت
با درد صبر كن كه دوا ميفرستمت
حافظ سرود مجلس ما ذكر خير توست
بشتاب هان كه اسب و قبا ميفرستمت
داستان كوتاه آموزنده
داستان كوتاه آموزنده71
داستان كوتاه آموزنده61