(سطرهاي آغازين رمان بوف كور از صادق هدايت).
****
گلپونه هاي وحشي دشت اميدم
وقت سـحر شد
خاموشي شـب رفت و فردايي دگر شد
من مانده ام تنـها ميان سـيـل غمها
من مانده ام تنهـاي تنهـا
من مرغك افسرده اي بر شاخسارم
گلپونه ها ، گلپونه ها چشـم انتظارم
من مانده ام تنهـاي تنهـا
مي خواهم اكنون تا سحرگاهان بخوانم
افسرده ام ، ديوانه ام ، آزرده جانم
گلپونه ها ، گلپونه ها غمها مرا كشت
گلپونه ها آزار آدمها مرا كشت
گلپونه ها ديگر خدا هم ياد من نيست
همدرد دل شبها بجز فرياد من نيست
آه ! اي پرستوهاي ره گم كرده دشت
با من بمانيد با من بخوانيد
داستان كوتاه آموزنده
داستان كوتاه آموزنده71
داستان كوتاه آموزنده61